اخمو
licenseمعنی کلمه اخمو
معنی واژه اخمو
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "اخمو" که به معنای فردی است که حالت چهرهاش نشاندهندهی خشم، ناراحتی یا نارضایتی است، از نظر نگارشی و قواعد فارسی تعدادی نکته دارد:
-
فارسی بودن کلمه: "اخمو" یک کلمهی فارسی است و به صورت صفت برای توصیف حالت چهره یا روحیه شخص به کار میرود.
-
نحوهی به کارگیری: این کلمه معمولاً به صورت صفت پیشین (قبل از اسم) یا صفت بعدی (پس از اسم) به کار میرود. به عنوان مثال:
- "او فردی اخمو است."
- "چهرهی اخمو او همه را نگران کرد."
-
جمع بستن: برای جمع بستن این کلمه، میتوان از "اخموها" استفاده کرد. به عنوان مثال:
- "معمولاً اخموها در جمع کمتر صحبت میکنند."
-
تلفظ و نوشتار: تلفظ "اخمو" به صورت /axmu/ است و باید دقت کرد که در نوشتار به درستی و بدون اعرابگذاری خاص نوشته شود.
-
هممعنیها و تضادها: این کلمه میتواند با کلماتی مانند "شاداب"، "خوشحال" و "سرحال" تضاد داشته باشد.
- زمینههای کاربرد: کلمهی "اخمو" ممکن است در ادبیات، توصیف شخصیتها یا حتی در مکالمات روزمره برای توصیف حالت عاطفی فرد مورد استفاده قرار گیرد.
با رعایت این نکات میتوان از کلمه "اخمو" به شکل درست و موثری در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
البته! در ادامه چند مثال برای کلمه "اخمو" در جملات آورده شده است:
- چهرهی اخمو او نشان میداد که از وضعیت کنونی راضی نیست.
- اکثر اوقات وقتی به جمع میآید، با یک حالت اخمو و بیحوصله وارد میشود.
- اخمو بودن معلم در شروع کلاس، دانشآموزان را نگران کرده بود.
- او همیشه با چهرهای اخمو از خانه بیرون میرود، انگار که بار سنگینی بر دوش دارد.
- مادرش به او گفت که لبخند زدن بهتر از اینکه اخمو باشد، است.
اگر سوال دیگری دارید خوشحال میشوم کمک کنم!
