بنگه
licenseمعنی کلمه بنگه
معنی واژه بنگه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [قدیمی]
مختصات:
(بَ گَ یا گِ) (اِ.)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
77
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
bang
ترکی
benge
فرانسوی
bengé
آلمانی
benge
اسپانیایی
benge
ایتالیایی
benge
عربی
فرقعة | ضربة , ضربة عنيفة , ضجة داوية , حركة مفاجئة , نشاط , شعر مقدم الرأس , فجأة , ضرب بعنف , خبط , طرف , غلق بقوة , حدث ضجة عالية , قص شعر الناصية , اتهم , قذف بقوة , قرع , انفجار
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «بنگه» در زبان فارسی به معنای «کدام» است و بیشتر در گویشهای مختلف فارسی، بهویژه در برخی مناطق ایران به کار میرود. بهطور کلی، برای نوشتن و استفاده از کلمات در زبان فارسی، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
-
نحو و ساختار جملات: در استفاده از کلمه «بنگه»، باید توجه داشت که این کلمه معمولاً در جملات پرسشی یا تأکیدی به کار میرود. ساختار جمله باید به گونهای باشد که واضح و مفهوم باشد.
-
قواعد نگارشی: حروف اضافه، نقطهگذاری و استفاده از علائم نگارشی در جملههای حاوی «بنگه» نیز اهمیت دارند. به عنوان مثال، باید توجه داشت که بعد از علامت سؤال، هیچ نقطهای نمیآید.
- تطابق با زبان معیار: در نگارش رسمی، بهتر است از واژهها و عبارات زبان معیار فارسی استفاده نمایید. بنابراین، در متون رسمی، ممکن است استفاده از «بنگه» صحیح نباشد و بهتر است از معادلهای دیگر مانند «کدام» یا «چه» استفاده کنید.
به منظور استفاده صحیح از کلمات و رعایت قواعد زبان فارسی، مهم است که با بافت و موقعیت جملات آشنا باشید و از واژهها در جایگاههای مناسب استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در این باغ زیبا، بنگههای رنگارنگی وجود دارد که چشم هر بینندهای را به خود جلب میکند.
- وقتی باران میبارید، بنگههای چمن به طرز دلپذیری درخشیدند.
- او همیشه در فصل تابستان برای جمعآوری بنگههای خوشبو به دشت میرود.