جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bur
blond  |

بور

معنی: [ په . ] 1 - سرخ کم رنگ . 2 - اسب سرخ . 3 - کسی که از عهده انجام کار برنیامده و شرمنده شده باشد.
2142 | 0
مترادف: 1-صفت 2- سرخ، قرمزرنگ 3- برزخ 4- دماغسوخته 5- خجل، شرمنده، خجلتزده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت)
مختصات: (ص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: bor
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 208
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
blond | fair , auburn , rufous , boron
ترکی
bor
فرانسوی
bor
آلمانی
bor
اسپانیایی
bor
ایتالیایی
bor
عربی
أشقر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بور" در زبان فارسی می‌تواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد و در نوشته‌ها و متون مختلف به کار برود. در اینجا نکات نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه را بررسی می‌کنیم:

  1. معنی و کاربرد: بستگی به زمینه‌ استفاده دارد. "بور" می‌تواند به معنای رنگ خاصی (مانند بور بودن مو) باشد یا در برخی موارد به معنای بی‌حالت یا بی‌روتینه باشد.

  2. نوشتن واژه: در صورتی که "بور" به عنوان یک صفت به کار می‌رود، باید دقت کنید که در کنار اسم مناسب قرار گیرد و باید با اسم همخوانی داشته باشد. مثلاً: "موهای بور" یا "چشمان بور".

  3. نکات نگارشی:

    • هیچ‌گاه "بور" را با واژه‌های دیگر به صورت غیررسمی مخلوط نکنید (مثلاً "بور رنگ" نوزند).
    • در نوشتارهای رسمی و ادبی باید توجه داشت که به کاربردهای ادبی و مجازی آن نیز پرداخته شود.
  4. استفاده از علامت‌گذاری: در صورت نیاز به تأکید بر کلمه "بور"، می‌توانید از علامت‌گذاری مانند italics استفاده کنید، اما احتیاط کنید که در متون غیررسمی استفاده از چنین علامت‌گذاری‌هایی غیررسمی به نظر می‌رسد.

  5. توجه به صرف و نحو: اگر "بور" به عنوان صفت استفاده می‌شود، بسته به جنس و تعداد اسم، ممکن است در مواردی تغییراتی در شکل صرفی آن ایجاد شود (اگر لازم باشد).

اگر سؤالات خاص‌تری در مورد کاربرد یا قواعد دیگر واژه "بور" دارید، خوشحال می‌شوم که پاسخگو باشم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته، در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "بور" در جملات آورده شده است:

  1. سایه‌های بور در اثر خستگی بر چهره‌اش نمایان شده بود.
  2. رنگ دیوارها بعد از چند سال به یک رنگ بور و کمرنگ تبدیل شده است.
  3. او با نگاهی بور به زمین خیره شده بود و به فکر فرو رفته بود.
  4. پس از بارش باران، برگ‌های درختان حالت بور و شفاف‌تری به خود گرفتند.
  5. من از شنیدن داستان‌های قدیمی و بورانه همیشه لذت می‌برم.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید یا موضوع خاصی مد نظر شماست، لطفاً بفرمایید.


واژگان مرتبط: بوری، منصفانه، منصف، زیبا، نسبتا خوب، بیطرفانه، قهوهای مایل به قرمز، طلایی، قرمز کم رنگ، خرمایی مایل بقرمز

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری