پدرخوانده
licenseمعنی کلمه پدرخوانده
معنی واژه پدرخوانده
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "پدرخوانده" یک واژه مرکب در زبان فارسی است که به معنای کسی است که در مراسم مذهبی (نظیر baptism در مسیحیت) نقش پدر را برای کودک انجام میدهد، بدون آنکه به صورت قانونی پدر و فرزندی وجود داشته باشد.
قواعد و نکات نگارشی مربوط به "پدرخوانده":
-
یکپارچگی کلمه: این واژه به صورت یکپارچه نوشته میشود و باید "پدرخوانده" با یکدیگر نوشته شود و به صورت جدا (پدر خوانده) نادرست است.
-
تلفظ: در هنگام تلفظ، به هجای این کلمه توجه کنید که به صورت "پدرخوانده" و با تاکید بر بخش اول آن است.
-
نوع کلمه: "پدرخوانده" یک اسم است و به شخصی اشاره میکند. در جملات میتوانید آن را به عنوان فاعل، مفعول، یا سایر نقشهای دستوری استفاده کنید.
-
مفرد و جمع: برای جمع کردن این واژه، میتوانید از "پدرخواندهها" استفاده کنید.
-
نکات صرفی: در فعلها و ساختارهای مربوط به این اسم، دقت کنید که افعال و صفات با آن هماهنگ باشند. به عنوان مثال:
- "پدرخواندهام" (مضاف).
- "پدرخواندههای متعدد" (جمع).
- نکات معنایی: در استفاده از این واژه، مفهوم اجتماعی و فرهنگی آن را در نظر بگیرید. در بسیاری از فرهنگها، پدرخوانده نقش مهمی در حمایت و راهنمایی کودک دارد.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "پدرخوانده" در نوشتهها و مکالمات خود به درستی استفاده کنید.
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "پدرخوانده" در جمله آورده شده است:
- او به عنوان پدرخواندهی دخترش، همیشه در کنار او بوده و از او حمایت میکند.
- در فرهنگ ما، پدرخوانده مسئولیتهای زیادی در قبال فرزندان پدر و مادر خود دارد.
- وقتی به مراسم تولد فرزندم رفتیم، پدرخواندهاش هم در کنارمان بود و خوشحال بودیم که او را در کنار خود داریم.
- در بسیاری از خانوادهها، رابطهی عاطفی بین پدرخوانده و فرزند مانند یک پیوند خونی است.
- پدرخواندهام همیشه داستانهای جذابی از دوران جوانیاش برایم تعریف میکند.
امیدوارم این جملات مفید باشند!