پیراسته

کلمه "پیراسته" به معنای "آراسته" یا "مرتب" است و در زبان فارسی به عنوان صفت به کار می‌رود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و نحوی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

1. استفاده در جملات: "پیراسته" می‌تواند به‌عنوان صفت در جملات استفاده شود. به عنوان مثال:

   • «او همیشه لباس‌های پیراسته‌ای به تن دارد.»
   • «این متن باید پیراسته و منظم باشد.»

2. توافق صفت و نام: در زمان استفاده از "پیراسته" به‌عنوان صفت، باید با اسم از لحاظ جنس و عدد توافق داشته باشد:

   • مؤنث: «کتاب‌های پیراسته»
   • مذکر: «کتاب‌های پیراسته»
   • جمع: «متن‌های پیراسته»

3. علائمی نظیر ویرگول و نقطه: هنگام استفاده از "پیراسته" در جملات، قواعد عمومی نگارشی مانند استفاده از ویرگول، نقطه، سئوال و تعجب باید رعایت شود. به عنوان مثال:

   • «پیراسته، ولی جالب نیست.»

4. صرف و نحو: این کلمه به‌عنوان صفت قابل صرف نیست و به صورت ثابت به کار می‌رود. در مورد زمان و حالت، باید از افعال دیگری برای بیان حالت استفاده شود:

   • «او پیراسته است.»
   • «متن پیراسته‌ای نوشته شده است.»
5. استفاده در متون رسمی و غیررسمی: "پیراسته" می‌تواند در متون رسمی و غیررسمی به کار رود، اما در متون رسمی، باید به ویژه در نگارش‌های علمی یا ادبی، بیشتر به مفاهیم و اصول زیبایی‌شناسی توجه شود:
   • «این اثر ادبی به‌خوبی پیراسته شده است.»

اگر سوال خاصی در مورد استفاده یا قواعد دیگر کلمه "پیراسته" دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "پیراسته" در جملات آورده شده است:

1. نوشته‌های او همیشه پیراسته و مرتب هستند و خواندن آن‌ها بسیار آسان است.
2. طراحی این کتاب پیراسته و زیبا، آن را از سایر کتاب‌ها متمایز کرده است.
3. او با دقت لباس‌های خود را پیراسته و آماده کرده بود تا به مهمانی برود.
4. مکتوبات تاریخ‌نگاران قدیمی به گونه‌ای پیراسته نوشته شده‌اند که فهم آن‌ها بسیار راحت است.
5. باغچه‌اش همیشه پیراسته و سرسبز بود، به طوری که همه به آن حسادت می‌کردند.

اگر نیاز به مثال بیشتری دارید، لطفاً بفرمایید!