تاب برداشتن
licenseمعنی کلمه تاب برداشتن
معنی واژه تاب برداشتن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات:
(بَ تَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
1360
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
warp | tolerance
عربی
شوه | انفتل , نجر المركب , سدى يرتب الخطوط , إنعطف عن السبيل , التواء , اعوجاج , انفتال , تشويه , سداة في النسيج , طمي راسب غريني , حبل مشدود لمرساة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تاب برداشتن" در زبان فارسی به معنای تحمل کردن یا انعطافپذیری در برابر فشار، دشواری یا شرایط متفاوت است. این عبارت به صورت زیر استفاده میشود:
-
ساختار جمله:
- "تاب برداشتن" معمولاً به عنوان فعل در جملات به کار میرود.
- مثال: "او تاب برداشت و در شرایط سخت آزمایش موفق شد."
-
زمانها:
- میتواند در زمانهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد.
- مثال: "من تاب میبرم" (حال) ، "او تاب برداشته بود" (گذشته) ، "آنها تاب خواهند برد" (آینده).
-
ضمیرها و فاعلها:
- میتوان از ضمیرهای مختلف به عنوان فاعل استفاده کرد.
- مثال: "ما تاب نخواهیم برد." (ما به عنوان فاعل)
-
استفاده مجازی:
- در متون ادبی یا مجازی میتواند به معانی عاطفی یا روانی هم اشاره کند.
- مثال: "دلش تاب نیاورد و تصمیم به خروج گرفت."
- توجه به نحوه نگارش:
- در نگارش رسمی و ادبی، از قواعد نگارشی رعایت شده و کلمات باید به درستی و به طور واضح بیان شوند.
به طور کلی، "تاب برداشتن" یک عبارت رایج در زبان فارسی است که در زمینههای مختلف میتواند به کار رود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در اثر گرمای شدید تابستان، چوب درب چرخدار شروع به تاب برداشتن کرد.
- در طول تمرینات ورزشی، عضلات بدنم پس از چند ساعت کار، به حدی تاب برداشتند که نیاز به استراحت داشتم.
- فشار مشکل اقتصادی سبب شد که روحیهی کارکنان در محل کار تاب برداشته و به آنها احساس خستگی و ناامیدی بدهد.