تار و تور
licenseمعنی کلمه تار و تور
معنی واژه تار و تور
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات:
( ~.) (ص مر.)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
1213
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
tar and tour
عربی
القطران والجولة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلماتی مانند «تار» و «تور» در زبان فارسی دارای معانی متفاوتی هستند و همچنین قاعدههای نگارشی خاص خود را دارند. در ادامه به بررسی این کلمات و قواعد مربوط به آنها میپردازیم:
کلمه «تار»:
-
معنا:
- تار به معنای رشتهای نازک است که در سازها (مانند تار موسیقی) یا در طبیعت (مانند تار عنکبوت) به کار میرود.
- میتواند به معنای نیرومندی و تاریکی نیز باشد.
- قواعد نگارشی:
- در جملاتی که این کلمه بهعنوان اسم خاص یا عمومی به کار میرود، باید به نوع ساختار جمله و زمینه معنایی آن توجه کرد.
- این کلمه معمولاً با صفات همراه نمیشود؛ اما در صورت استفاده، باید به ترتیب مناسب علامتهای نگارشی (نقطه، ویرگول و ...) توجه داشت.
کلمه «تور»:
-
معنا:
- تور به معنای شبکهای بافتنی برای شکار یا ماهیگیری است.
- همچنین به معنای سفر گروهی (مانند تور گردشگری) نیز به کار میرود.
- قواعد نگارشی:
- مانند کلمه «تار»، در استفاده از «تور» نیز باید به زمینه معنایی جمله توجه کرد.
- برای بیان سفرهای گروهی، غالباً به عنوان نام خاص در جملات به کار میرود و میتواند با صفتهای مختلفی همراه شود.
نکات عمومی نگارشی:
- دقت در استفاده از الفاظ: در جملات باید دقت شود که از واژههای مناسب در بافت معانی استفاده شود.
- رعایت قواعد املایی: هر دو کلمه باید به صورت درست (تار و تور) و بدون اشتباه املایی نوشته شوند.
- توجه به قوانین نگارشی: استفاده صحیح از ویرگول، نقطه و سایر علائم نگارشی در نوشتار مهم است تا جملهها و معانی به وضوح بیان شود.
به طور کلی، هر دو کلمه نمونههایی از کلمات چندمعنا هستند، و استفاده صحیح از آنها بستگی به زمینه جمله و مفهومی دارد که میخواهید منتقل کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در شب تار، نور مهتاب بر روی تور ماهیگیری در دریا درخشید.
- به خاطر تاریکی شب، نتوانستم تارهای ظریف تور را ببینم.
- هنگام صید ماهی، تور را در آب انداختم و منتظر ماندم تا تاریکی شب باعث شود ماهیها به دام بیفتند.