جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tab'id
exile  |

تبعید

معنی: 1 - دور کردن ، راندن . 2 - کسی را از شهر بیرون کردن ، به جاهای دوردست فرستادن .
3077 | 0
مترادف: 1- اخراج، جلاي وطن، راندن، طرد، نفي بلد 2- دور كردن، طرد كردن، راندن 3- تغريب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی]
مختصات: (تَ) [ ع . ] (مص م .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: tab'id
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 486
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
exile | deportation , banishment , expulsion , transportation , transmigration , proscription
ترکی
sürgün
فرانسوی
exilé
آلمانی
exil
اسپانیایی
exilio
ایتالیایی
esilio
عربی
منفى
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تبعید" در زبان فارسی به معنای دور کردن فرد از محل زندگی یا وطن خود به‌صورت اجباری است. در اینجا به چند نکته نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نوشتن کلمه: کلمه "تبعید" همیشه باید با حروف فارسی و به‌درستی نوشته شود. توجه داشته باشید که این کلمه به صورت "تبعید" و نه "تبید" یا اشکال دیگر نوشته می‌شود.

  2. استفاده از علامت‌ها: اگر کلمه "تبعید" در یک جمله به‌کار می‌رود، معمولاً علامت‌های نگارشی مانند ویرگول یا نقطه‌گذاری را باید رعایت کنید. به‌عنوان مثال:

    • او به تبعید رفت، زیرا صدای حق‌خواهی‌اش را سرکوب کردند.
  3. صرف و نحو: این کلمه معمولاً به‌عنوان اسم استفاده می‌شود و می‌تواند در ترکیب با دیگر کلمات به کار رود. مثلاً:

    • تبعید سیاسی
    • طعم تلخ تبعید
  4. فعل مرتبط: واژه مرتبط با آن "تبعید کردن" است که به معنای فرستادن کسی به تبعید می‌باشد. به‌عنوان مثال:

    • او به دلیل انتقاداتش تبعید شد.
  5. استفاده مجازی: واژه "تبعید" می‌تواند به‌صورت مجازی نیز به‌کار رود، مثلاً برای توصیف حالتی از دوری و جدایی از وطن یا محل استقرار. به‌عنوان مثال:
    • او در تبعید درون خود به سر می‌برد.

توجه به این نکات می‌تواند به بهبود نگارش و استفاده صحیح از کلمه "تبعید" کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "تبعید" در جملات آورده شده است:

  1. پس از وقوع انقلاب، بسیاری از مخالفان سیاسی به تبعید رفتند.
  2. او سال‌ها در تبعید زندگی کرد و هرگز نتوانست به وطن خود بازگردد.
  3. داستان این رمان درباره فردی است که به دلیل عقایدش به تبعید محکوم می‌شود.
  4. تبعید یکی از سخت‌ترین مجازات‌ها برای افرادی است که با حکومت مخالفت می‌کنند.
  5. در دوران تاریخی خاصی، بسیاری از نویسندگان بزرگ به تبعید فرستاده شدند تا صدای آنها خاموش شود.

اگر سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: نفی، جلای وظن، نفی بلد، حمل، جلای وطن، دفع، حذف، راندگی، بیرون شدگی، حمل و نقل، نقل، ترابری، انتقال، بارکشی، فرهنگسار، فراکوچ، حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری، تخطئه، محکومیت، ترک، محرومیت

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری