تعطل
licenseمعنی کلمه تعطل
معنی واژه تعطل
ta'attol
closing
|
تعطل
مترادف:
1- بيكارگي
2- ازكارافتادگي
3- توقف، وقفه،
4- بيكار شدن، بيكارماندن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی]
مختصات:
(تَ عَ طُّ) [ ع . ] (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
509
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
closing
ترکی
bozulma
فرانسوی
perturbation
آلمانی
störung
اسپانیایی
ruptura
ایتالیایی
interruzione
عربی
إغلاق | إقفال , فض الاجتماع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «تعطّل» در زبان فارسی به معنای معلق یا متوقف شدن فعالیتها، به ویژه در مورد کار یا تحصیل، به کار میرود. این کلمه اصولا در موارد زیر مورد استفاده قرار میگیرد:
-
نحوه نوشتن: کلمه «تعطّل» به صورت با اعرابگذاری به شکل «تعطُّل» نیز نوشته میشود که نشاندهنده دو تاء در آن است. این اعرابگذاری به وضوح تلفظ دو هجا را مشخص میکند.
-
گرامر:
- «تعطّل» یک اسم است و به اشاره به حالت یا فرآیند قطع فعالیت اشاره دارد.
- در جملات میتواند به عنوان فاعل یا مفعول، و همچنین به عنوان اسم مفعول استفاده شود.
-
قواعد نگارشی:
- وقتی از «تعطّل» استفاده میکنید، مطمئن شوید که جمله به خوبی ساختاربندی شده است. مثلاً:
- "به خاطر بارندگی، تعطّل مدارس اعلام شد."
- "تعطّل در فعالیتهای اقتصادی تاثیر منفی دارد."
- وقتی از «تعطّل» استفاده میکنید، مطمئن شوید که جمله به خوبی ساختاربندی شده است. مثلاً:
- هماهنگی با دیگر کلمات: توجه داشته باشید که ممکن است کلمه «تعطّل» در ترکیب با دیگر واژهها به کار گرفته شود، مانند «تعطّل رسمی» یا «تعطّل موقت».
در نهایت، مهم است که با دقت و به صورت مناسب از این کلمه در متون و جملات استفاده کنید تا ارتباط واضح و معناداری برقرار شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- بهدلیل تعطل در سیستم حملونقل، بسیاری از مسافران نتوانستند به موقع به مقصد خود برسند.
- تعطل در کارهای روزمره باعث ایجاد استرس و فشار روانی میشود.
- شرکت برای رفع تعطلهای ناشی از خرابی دستگاه، برنامهریزی دقیقی انجام داد.