سماق
licenseمعنی کلمه سماق
معنی واژه سماق
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی: سمّاق، معرب، مٲخوذ از فارسی: سماک] (زیستشناسی)
مختصات:
(عا.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
somAq
منبع:
واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد:
201
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
sumac | porphyry , sumach
ترکی
sumak
فرانسوی
sumac
آلمانی
sumach
اسپانیایی
zumaque
ایتالیایی
sommacco
عربی
sumac
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "سماق" در زبان فارسی به معنی نوعی گیاه است که معمولاً به عنوان چاشنی در غذاها استفاده میشود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نوشتاری مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم:
-
نحو و دستور زبان:
- "سماق" به عنوان اسم، میتواند در جملات متفاوت به کار رود؛ مثلاً: "من سماق را به سالاد اضافه کردم."
- میتواند صفت نیز باشد، مانند "سماق تازه".
-
تلفظ:
- کلمه "سماق" با ۵ حرف نوشته میشود و به صورت "sa-maq" تلفظ میشود.
-
نقطهگذاری:
- در جملات، این کلمه باید به درستی نقطهگذاری شود. مثلاً: "سماق، طعم خاصی به غذا میدهد."
- در انتهای جمله، اگر "سماق" در متن قرار گیرد و جمله به پایان برسد، باید نقطه گذاشته شود.
-
جمع:
- جمع "سماق" به شکل "سماقها" نوشته میشود: مثال: "من چند نوع سماق مختلف خریدم."
- استفاده در ترکیبات:
- میتوان "سماق" را در ترکیبات مختلف به کار برد؛ مانند: "پودر سماق"، "سماق کوهی" و ...
این نکات کمک میکند تا در نوشتن و بیان کلمه "سماق" دقت بیشتری داشته باشیم و به درستی از آن استفاده کنیم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "سماق" در جمله آورده شده است:
- برای تهیه سالاد شیرازی، مقداری سماق به آن اضافه کردم تا طعمش بهتر شود.
- در کنار کباب، همیشه یک قاشق سماق قرار میدهند تا عطر و طعم آن را تقویت کند.
- معلم علوم در مورد خواص سمّاق و فواید آن برای سلامتی صحبت کرد.
- مادر همیشه به غذاهایش کمی سماق میزند تا مزهی خاصی پیدا کند.
- در بازار، سماقهای مختلفی با طعم و رنگهای متنوع به فروش میرسید.
اگر سوال دیگری دارید یا محتوا خاصی مد نظر است، خوشحال میشوم کمک کنم!