قبیله
licenseمعنی کلمه قبیله
معنی واژه قبیله
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی: قبیلَة، جمع: قَبائِل]
مختصات:
(قَ لَ یا لِ) [ ع . قبیلة ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
qabile
منبع:
واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد:
147
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
tribe | clan , caste , gens , phylum , generation , phyle , the tribe
ترکی
kabile
فرانسوی
la tribu
آلمانی
der stamm
اسپانیایی
la tribu
ایتالیایی
la tribù
عربی
قبيلة | عشيرة , أفراد قبيلة , عميرة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "قبیله" در زبان فارسی به معنای گروهی از افراد است که معمولاً در یک منطقه زندگی میکنند و دارای ارتباطات خویشاوندی و فرهنگی مشترکی هستند. در قواعد فارسی و نگارشی بکارگیری این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:
-
نحوه نوشتن: کلمه "قبیله" به صورت صحیح با "ق" و "ب" و "ل" و "ه" نوشته میشود.
-
مفرد و جمع:
- "قبیله" به عنوان مفرد استفاده میشود.
- جمع آن "قبیلهها" است.
-
نحوه استفاده در جملات:
- میتوان از کلمه "قبیله" در جملات مختلف استفاده کرد، مثلاً: "این قبیله دارای آداب و رسوم خاصی است." یا "قبیلهها معمولاً در مناطق خاصی سکونت دارند."
-
نکات نگارشی:
- هنگام استفاده از "قبیله" در نوشتهها، باید توجه داشت که با توجه به متن، ممکن است نیاز باشد برای وضوح بیشتر، توضیحات اضافی ارائه شود.
- همچنین، باید از نقطهگذاری صحیح (مانند ویرگول، نقطه) در اطراف این کلمه استفاده کرد تا خوانایی متن حفظ شود.
- همنشینی با دیگر واژهها: توجه به نوع وابستگیها و همنشینی واژهها نیز مهم است. به عنوان مثال: "مردم قبیله X"، "زبان قبیلهای"، و غیره.
با رعایت این نکات، میتوان کلمه "قبیله" را به درستی و به شیوهای نگارشی مناسب در متنها مورد استفاده قرار داد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- قبیلهای در دل کوهها زندگی میکرد که فرهنگ و آداب خاص خود را داشتند.
- مراسمهای سالیانه قبیله برای نشانهگذاری آغاز فصل برداشت محصولات برگزار میشد.
- اعضای قبیله با همدیگر همکاری میکردند تا از منابع طبیعی به بهترین نحو استفاده کنند.