کندرو
licenseمعنی کلمه کندرو
معنی واژه کندرو
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [مقابلِ تندرو]
مختصات:
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
kondrow
منبع:
واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد:
280
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
tardy | lazy , tardigrade , slow-footed , kendro
ترکی
şarbon
فرانسوی
anthrax
آلمانی
milzbrand
اسپانیایی
ántrax
ایتالیایی
antrace
عربی
متأخر | بطيء , غير مبالي , غير مكترث , تأخير
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کندرو" در زبان فارسی به معنای "کسی یا چیزی که به آرامی حرکت میکند" یا "کند حرکت کردن" است. برای استفادهی صحیح از این کلمه و قواعد نگارشی مرتبط با آن، نکات زیر را در نظر بگیرید:
-
استفاده در جملات:
- "او همیشه با یک رفتار کندرو به محل کار میرسد."
- "میزبان در حال آمادهسازی غذا به روشی کندرو بود."
-
نحوه نگارش:
- کلمه "کندرو" به صورت کاملاً متصل نوشته میشود و از دو بخش "کند" و "رو" تشکیل شده است که به هم پیوستهاند.
-
نحو و صرف:
- "کندرو" به عنوان صفت به کار میرود و میتواند قبل از اسم یا به عنوان مفعول در جملات ظاهر شود.
- مثال: "این اتومبیل کندرو نیست."
-
نکات نگارشی:
- در هنگام نوشتن، توجه به املای صحیح و فاصلهها بسیار مهم است.
- هنگام لزوم، از علامتگذاری مانند ویرگول و نقطه برای تفکیک جملات استفاده کنید.
- مترادفها:
- میتوانید از واژههایی مانند "آهسته" یا "کمسرعت" به عنوان مترادفهای "کندرو" استفاده کنید.
اگر سوال خاصی دربارهی کاربرد یا جنبههای دیگر کلمه "کندرو" دارید، خوشحال میشوم که بیشتر کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در روزهای بارانی، خیابانها معمولاً کندرو میشوند و ترافیک به شدت افزایش پیدا میکند.
- او در مدت کوتاهی توانست با تمرین، سطح کندروی خود را بهبود بخشد و در مسابقات دو شرکت کند.
- زندگی در یک شهر کندرو میتواند اعصابخردکن باشد، اما زیباییهای آن هم بینظیر است.