مترتب

کلمه "مترتب" به معنای "برآمده" یا "نتیجه‌گیری شده" است و در زبان فارسی در زمینه‌های مختلفی مانند علوم اجتماعی، فلسفه، و حقوق به کار می‌رود. برای استفاده درست از این کلمه، چند نکته و قاعده وجود دارد:

1. نحوه استفاده: این کلمه معمولاً به عنوان صفت به کار می‌رود و می‌توان آن را همراه با اسم‌هایی مانند "نتیجه"، "پیامد" و غیره به کار برد. مثلاً:

   • پیامدهای مترتب بر این تصمیم باید مورد بررسی قرار گیرد.

2. جنس و شمار: "مترتب" به صورت مذکر و مفرد است. در صورتی که بخواهید به صفت مربوط به جمع اشاره کنید، باید از شکل‌های جمع استفاده کنید. برای مثال:

   • نتایج مترتب (جمع)

3. همواره به عنوان صفت: این کلمه معمولاً به عنوان صفتی برای توصیف نتایج یا پیامدها مورد استفاده قرار می‌گیرد و به طور مستقل نمی‌تواند جمله را به تنهایی تشکیل دهد.

4. عدم تکرار: در متون ادبی و رسمی سعی کنید از تکرار بیهوده این کلمه پرهیز کنید. به جای تکرار مکرر، از مترادف‌ها یا جملات متنوع استفاده کنید.

5. خوردن و ننوشتن-ویرگول‌ها: اگر کلمه "مترتب" به عنوان جزء از یک عبارت بلندتر استفاده شود، حتماً باید به قواعد ویرگول‌گذاری دقت شود. به عنوان مثال:
   • این تصمیم، با در نظر گرفتن شرایط موجود، پیامدهایی مترتب خواهد داشت.

با رعایت این نکات می‌توانید به درستی از کلمه "مترتب" در نگارش‌های خود استفاده کنید.

1. هر گونه تغییر در برنامه می‌تواند تبعات مترتب به خود داشته باشد.
2. تصمیمات نادرست ممکن است منجر به پیامدهای مترتب بر زندگی افراد شود.
3. اهمیت شناخت عوامل مترتب بر مشکلات اقتصادی در بهبود وضعیت مالی جامعه بسیار بالا است.