مردد
license
98
1667
100
معنی کلمه مردد
معنی واژه مردد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | hesitant, wavering, hesitating, uncertain, unsure, irresolute, unready, acatalectic, vacillatory, half-hearted | ||
عربی | متردد، ترددي | ||
ترکی | tereddütlü | ||
فرانسوی | hésitant | ||
آلمانی | zögerlich | ||
اسپانیایی | vacilante | ||
ایتالیایی | esitante | ||
مرتبط | دو دل، تامل کننده، نا معلوم، مشکوک، متغیر، معلق، دمدمی، ناامن، ناایمن، بی عزم، بی تصمیم، غیر قطعی، نامهیا، حاضر نشده، غیر اماده، کند، دارای اوتاد کامل، اسلم، شکاک، نوسانی، جنبان، تغییر پذیر، نا پایدار، از روی دودلی، از روی بی علاقگی | ||
واژه | مردد | ||
معادل ابجد | 248 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | moraddad | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (مُ رَ دَّ) [ ع . ] (اِمف .) | ||
آواشناسی | moraddad | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژگان مترادف و متضاد | ||
نمایش تصویر | معنی مردد | ||
پخش صوت |
آشفته راي، بي ثبات، حيران، دودل، سرگشته، متردد، متزلزل، مذبذب، مشكوك، نامطمئن، نگران
≠
مصمم
hesitant, wavering, hesitating, uncertain, unsure, irresolute, unready, acatalectic, vacillatory, half-hearted
متردد، ترددي
tereddütlü
hésitant
zögerlich
vacilante
esitante
دو دل، تامل کننده، نا معلوم، مشکوک، متغیر، معلق، دمدمی، ناامن، ناایمن، بی عزم، بی تصمیم، غیر قطعی، نامهیا، حاضر نشده، غیر اماده، کند، دارای اوتاد کامل، اسلم، شکاک، نوسانی، جنبان، تغییر پذیر، نا پایدار، از روی دودلی، از روی بی علاقگی