raise |

بالابردن

معنی: 1- افزايش دادن، افزودن، اضافه كردن، زياد كردن
≠
1- كاهشدادن، پايين آوردن
2- بالا رفتن
3- ترقي دادن، رفعت بخشيدن
4- بزرگ كردن، بزرگ جلوهدادن

... ادامه

1686 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: واژگان مترادف و متضاد

معادل ابجد: 290

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

raise | enhance , boost , elevate , uplift , lift , hoist , upgrade , bump up , elate , heighten , sublimate , amplify , cock , enthrone , horse , upraise , enhancement

عربی

رفع | جمع , جمع تبرعات , ربى , نهض , أثار قضية , رفع الستارة , ربى الماشية , رقى , أيقظ , شيد , ضحك , رفع معنوياته , خمر , زور شيكا , زاد المبلغ المراهن عليه , سعل مخرجا البلغم , برز , أنهض , رب , شال , رفع الكأس لإحد , رفع لأعلى , زيادة , ارتفاع , زيادة الرهان , إنعاش , إحياء , مزاد , يرفع

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بالابردن" در زبان فارسی به معنای افزایش یا بالا آوردن چیزی استفاده می‌شود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنیم:

جدا نویسی و پیوسته نویسی: "بالابردن" به صورت پیوسته نوشته می‌شود و نباید به صورت " بالا بردن " جدانویسی شود. این قاعده در مورد فعل‌های ترکیبی نیز صادق است.
استفاده از زمان‌ها: مانند سایر افعال، "بالابردن" می‌تواند در زمان‌های مختلف (ماضی، مضارع، آینده) صرف شود.
- مثال:
  - ماضی: او بار درخت را بالابرد.
  - مضارع: او در حال بالابردن بار است.
  - آینده: او بار را بالامی‌برد.
قافیه و تکرار اصوات: در شعر و نثر، می‌توان از "بالابردن" به عنوان یک کلمه قافیه‌دار استفاده کرد.
توجه به وزن و ساختار جمله: در جمله‌سازی با این کلمه، باید به وزن و ساختار جملات توجه کرد و اطمینان حاصل کرد که فعل هارمونی مناسبی با فاعل و مفعول دارد.
- مثال: "او تلاش کرد تا بار را بالا ببرد."
مشتقات: این کلمه دارای مشتقات و نام‌های مرتبط است که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد، مانند "بالا" و "برآوردن".

با رعایت این قواعد می‌توان از "بالابردن" به نحو صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار استفاده کرد.

واژگان مرتبط: بالا بردن، بلند کردن، بر افراشتن، برداشتن، پروراندن، بالا کشیدن، افزودن، زیاد کردن، ترقی دادن، بالا رفتن، جلو بردن، ترفیع دادن، افراشتن، عالی کردن، نشاط دادن، متعال ساختن، روبتعالی نهادن، سرقت کردن، مرتفع بنظرامدن، بالا بردن یا ترقی دادن، بلندتر کردن، شدید کردن، بسط دادن، پاک کردن، تصفیه کردن، تصعید کردن، متعال کردن، متصاعدکردن، تقویت کردن، وسعت دادن، بزرگ کردن، مفصل کردن، کج نهادن، یک وری کردن، گوش ها را تیز و راست کردن، برتخت سلطنت نشاندن، اسب دار کردن، سوار اسب کردن، اسب دادن به، برپشت سوار کردن، شلاق زدن، افزایش

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول