جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ascertain  |

معلوم کردن

معنی: 1- آشكار كردن، واضح كردن، محقق كردن، محرز كردن  
2- مبرهن كردن، ثابت كردن  
3- فاش كردن
≠ مستور ماندن، نامكشوف ماندن
1194 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد: 460
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
ascertain | determine , reveal , define , locate , manifest , specify
عربی
حقق | تأكد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "معلوم کردن" یک عبارت است که به معنای شفاف‌سازی یا مشخص کردن چیزی به کار می‌رود. در استفاده از این عبارت، توجه به قواعد نگارشی و دستوری مهم است. در زیر به مواردی اشاره می‌شود:

  1. فعل و مفعول: معمولاً این کلمه به عنوان یک فعل استعمال می‌شود و در جملات به مفعول نیاز دارد. مثلاً:

    • ما باید مسئله را معلوم کنیم.
    • این کار باید در جلسه معلوم شود.
  2. قید زمان: برای مشخص کردن زمان انجام فعل، می‌توان از قیدهای زمانی استفاده کرد:

    • من امروز این موضوع را معلوم می‌کنم.
    • آنها فردا این سوال را معلوم خواهند کرد.
  3. форма́ بکارگیری: برای استفاده از این عبارت می‌توان آن را در زمان‌های مختلف به کار برد:

    • معلوم کردن (حالت مصدر)
    • معلوم کرد (زمان گذشته)
  4. نقش در جملات: این فعل معمولاً در جملات به عنوان فعل اصلی یا فعل کمکی به کار می‌رود.

    • این موضوع باید معلوم شود. (فعل به عنوان اصلی)
    • آنها در تلاش هستند که مشکل را معلوم کنند. (فعل به عنوان کمکی)
  5. توجه به ساختار جملات: برای شفافیت جملات، می‌توان جملات را با اضافه کردن توصیف‌ها و توضیحات بیشتر کامل کرد:

    • ما باید به سرعت هدف پروژه را معلوم کنیم.
  6. استفاده از حروف اضافه: گاهی اوقات برای بیان نوع خاصی از معلوم کردن، می‌توان از حروف اضافه استفاده کرد:
    • او می‌خواهد علت را برای ما معلوم کند.

با رعایت این نکات، می‌توان به شکل بهتری از عبارت "معلوم کردن" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.


واژگان مرتبط: محقق کردن، معین کردن، ثابت کردن، مشخص کردن، تعیین کردن، تصمیم گرفتن، حکم دادن، فاش کردن، ظاهرکردن، اشکار کردن، ظاهر ساختن، تعریف کردن، معنی کردن، قرار دادن، تعیین محل کردن، مستقر ساختن، مکانیابی کردن، بازنمود کردن، اشکار ساختن، اعلامیه دادن، تیین کردن، ذکر کردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری