منزجر
licenseمعنی کلمه منزجر
معنی واژه منزجر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی]
مختصات:
(مُ زَ جِ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
monzajer
منبع:
واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد:
300
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
abhorrent | dissemination
ترکی
iğrenmiş
فرانسوی
dégoûté
آلمانی
angeekelt
اسپانیایی
disgustado
ایتالیایی
disgustato
عربی
مشمئز | مكروه , ماقت , كريه , بغيض
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "منزجر" به معنی "بیزار" یا "متحمل شعف و دلزده" در زبان فارسی استفاده میشود. در مورد قواعد زبانی و نگارشی مرتبط با این کلمه، میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
-
نحو و دستور زبان: "منزجر" معمولاً به عنوان صفت به کار میرود و میتواند به عنوان توصیف کنندهای برای اسمهایی مانند انسانها یا احساسات به کار رود. مثلاً: «او از این رفتار منزجر است.»
-
قید و فعل: میتوان با افعال و قیدها ترکیب کرد. مثلاً: «او به شدت منزجر شده است.»
-
توجه به جنسیت و جمع: در فارسی، صفتها به جنسیت و جمع و مفرد بستگی دارند. به عنوان مثال:
- برای مذکر: «او منزجر است.»
- برای مؤنث: «او منزجر است.» (در حال حاضر در زبان محاوره، گاهی جنسیت در برخی موارد نادیده گرفته میشود)
- جمع: «آنها منزجر هستند.»
-
جملهسازی: میتوان از "منزجر" در جملات مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال:
- «من از این موضوع بسیار منزجر هستم.»
- «نظر او در مورد این فیلم منزجرکننده بود.»
- نکات نگارشی:
- در نگارش رسمی، از علامتهای نگارشی به درستی استفاده کنید و کلمه "منزجر" را در بافت مناسب و با رعایت قواعد جملات به کار ببرید.
- همچنین توجه داشته باشید که برای انتقال صحیح معنا، جملات را به گونهای بسازید که کلمه "منزجر" به درستی درک شود.
این نکات میتواند به فهم بهتر و استفاده صحیح از کلمه "منزجر" کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او از رفتار بیادبانهی آن شخص منزجر شد و دیگر تمایلی به ادامهی گفتوگو نداشت.
- بوی بد زبالهها باعث شد که همهی حاضران در مهمانی منزجر شوند و به خاطر آن مکان را ترک کنند.
- وقتی حقیقت را دربارهی آن موضوع کشف کرد، احساس منزجرکنندهای در درونش برانگیخته شد.