branch |

منشعب شدن

معنی: 1- جدا شدن، كناره گرفتن
2- شاخه شاخه شدن، متفرع گشتن

... ادامه

797 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: واژگان مترادف و متضاد

معادل ابجد: 816

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

branch | fork , ramify , divaricate , furcate

عربی

فرع | شعبة , غصن , شعب , فرع شجرة , طريق فرعي , فرع شعبة , نهير , تفرع , تشعب , طرز على شكل أغصان , رافد

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "منشعب شدن" از دو بخش تشکیل شده است: "منشعب" و "شدن".

قواعد و نکات نگارشی:

کتابت: این ترکیب باید به صورت صحیح و مفهومی نوشته شود. "منشعب" به معنای جدا شدن یا منشعب شدن از یک منبع است.
مصوبات: در جملات رسمی و متون علمی، بهتر است از کلمات و عبارات دقیق استفاده شود. به عنوان مثال: "دو شعبه جدید از این موسسه منشعب شدند."
زمان فعل: بسته به زمان جمله، شکل فعل "شدن" باید تغییر کند. به عنوان مثال:
- گذشته: "منشعب شد."
- حال: "منشعب می‌شود."
- آینده: "منشعب خواهد شد."
کاربردها: می‌توان از این ترکیب در متون علمی، مدیریتی و سازمانی استفاده کرد، مثلاً: "این پروژه به دو بخش منشعب شد."
مفاهیم مرتبط: استفاده از کلمات هم‌معنا یا مرتبط می‌تواند به گسترش فهم مطلب کمک کند. مانند "تقسیم شدن" یا "جدا شدن".

به طور کلی، استفاده از "منشعب شدن" در متن به دقت و وضوح مطلب کمک می‌کند و باید در جایگاه مناسبی در جمله قرار گیرد.

واژگان مرتبط: شاخه دراوردن، شاخهشاخه شدن، گل و بوته انداختن، مشتق شدن، جوانه زدن، جند شاخه شدن، مثل چنگال شدن، منشعب کردن، شاخه دادن، شاخه بستن، دوشاخه شدن، از هم جدا شدن، از هم شکافته شدن

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول