پذیرفتن
licenseمعنی کلمه پذیرفتن
معنی واژه پذیرفتن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر متعدی) [پهلوی: patiyraftan, patyriftan] ‹پذرفتن›
مختصات:
(پَ رُ تَ) [ په . ]
آواشناسی:
منبع:
واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد:
1442
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
accept | embrace , admit , receive , allow , hear , listen , matriculate , vouchsafe
ترکی
kabul etmek
فرانسوی
accepter
آلمانی
akzeptieren
اسپانیایی
aceptar
ایتالیایی
accettare
عربی
قبل | أقر , رضى , سلم , فهم , صدق , لبي , وافق , يقبل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "پذیرفتن" به معنای قبول کردن یا پذیرفتن چیزی است و بهعنوان یک فعل در زبان فارسی استفاده میشود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی و گرامری مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
-
صرف فعل:
- "پذیرفتن" در زمانهای مختلف صرف میشود.
- مثال: من میپذیرم، تو میپذیری، او میپذیرد (زمان حال)
- مثال: من پذیرفتم، تو پذیرفتی، او پذیرفت (زمان گذشته)
- "پذیرفتن" در زمانهای مختلف صرف میشود.
-
قواعد نگارشی:
- این کلمه معمولاً بهصورت جدا نوشته میشود و تلفظ آن با توجه به حروف مجزای آن آسان است.
- در نگارش رسمی و ادبی، باید توجه داشته باشید که کلمات به صورت صحیح و بدون اشتباه نگارش شوند.
-
استفاده در جملات:
- "او پیشنهاد را پذیرفت."
- "ما باید این واقعیت را پذیرفت."
- "پذیرفتن مسئولیتها قدم اول برای موفقیت است."
-
مترادفها و متضادها:
- مترادف: قبول کردن، به رسمیت شناختن
- متضاد: رد کردن، نپذیرفتن
- نکات معنایی:
- "پذیرفتن" میتواند بهطور خاص به مفهوم پذیرش نظریهها، پیشنهادات، مسئولیتها، و احساسات نیز اشاره داشته باشد.
این نکات میتوانند به شما در استفاده صحیح و مؤثر از کلمه "پذیرفتن" کمک کنند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او تصمیم گرفت که انتقادهای سازنده را پذیرفتن و از آنها برای بهبود خود استفاده کند.
- خانوادهاش همیشه او را به خاطر انتخابهایش پذیرفتن و حمایت کردند.
- در زندگی، یادگیری پذیرفتن اشتباهات یکی از مهمترین مهارتهاست.