پولک
license
98
1667
100
معنی کلمه پولک
معنی واژه پولک
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | confetti, sequin, dag, spangle, washer, tinsel, aglet, aiglet, disc, palette, shale, squama, squamation, polk | ||
عربی | حلويات، حلوى، قصاصات ورق ملون، رقائق ورقية | ||
ترکی | payetler | ||
فرانسوی | paillettes | ||
آلمانی | pailletten | ||
اسپانیایی | lentejuelas | ||
ایتالیایی | paillettes | ||
مرتبط | شیرینی، کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها، نوک فلزی بند کفش، درخشش، پولک وسنگهای بدلی زینت لباس، هر چیز زرق و برقدار، واشر، ماشین لباسشویی، رختشوی، شستشو کننده، نقده، جوجهء عقاب یا شاهین، کویچ، زالزالک، دیسک، قرص، دایره، گرده، جعبه رنگ نقاشی، سنگ نفت زا، شوره سر، سنگ رست، پوشش، ساختمان فلس مانند، بشکل فلس، پوشش فلسی شکل حیوانات | ||
واژه | پولک | ||
معادل ابجد | 58 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | pulak | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [یونانی. فارسی، مصغرِ پول] | ||
مختصات | (لَ) (اِمصغ .) | ||
آواشناسی | pulak | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژگان مترادف و متضاد | ||
نمایش تصویر | معنی پولک | ||
پخش صوت |
1- پولخرد، فلس
2- فلس
3- صحيفه، صفحه
confetti, sequin, dag, spangle, washer, tinsel, aglet, aiglet, disc, palette, shale, squama, squamation, polk
حلويات، حلوى، قصاصات ورق ملون، رقائق ورقية
payetler
paillettes
pailletten
lentejuelas
paillettes
شیرینی، کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها، نوک فلزی بند کفش، درخشش، پولک وسنگهای بدلی زینت لباس، هر چیز زرق و برقدار، واشر، ماشین لباسشویی، رختشوی، شستشو کننده، نقده، جوجهء عقاب یا شاهین، کویچ، زالزالک، دیسک، قرص، دایره، گرده، جعبه رنگ نقاشی، سنگ نفت زا، شوره سر، سنگ رست، پوشش، ساختمان فلس مانند، بشکل فلس، پوشش فلسی شکل حیوانات