تاباندن
licenseمعنی کلمه تاباندن
معنی واژه تاباندن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر متعدی)
مختصات:
(دَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع:
واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد:
508
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
flash | shining
ترکی
parlamak
فرانسوی
briller
آلمانی
scheinen
اسپانیایی
brillar
ایتالیایی
splendore
عربی
فلاش | أخبار خاطفة , نور خاطف , طالب ذكي , برهة قصيرة , إبتسامة , برقية موجزة , وميض , لمعان , مفاجئ , كاذب , متوهج , تلمع , تنشر الخبر بسرعة , لمع , تلمع العيون , إنطلق بسرعة البرق , إنفجر غضبا , عكس النور , نظر بإحتقار , رمش
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تاباندن" در زبان فارسی به معنای تاباندن نور، انرژی یا هر چیز دیگر به یک سو یا به سمت یک جسم استفاده میشود. این کلمه از ریشه "تاب" و پسوند "اندن" ساخته شده است. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و استفاده مناسب از این کلمه اشاره میکنم:
۱. اشکال مختلف کلمه:
- تابید (گذشته): مثلاً "نور خورشید تابید."
- تابان (صفت): مثلاً "نور تابان."
- تابانیدن (فرایند): مثلاً "تابانیدن نور بر دیوار."
۲. جایگاه کلمه در جملات:
- باید توجه داشت که "تاباندن" معمولاً به عنوان فعل در جمله به کار میرود.
- میتوان از این کلمه در جملات مثبت، منفی، و سوالی استفاده کرد:
- مثبت: "او نور را به سمت دیوار تابانید."
- منفی: "او نتوانست نور را به سمت دیوار تابانید."
- سوالی: "آیا او میتواند نور را تاباند؟"
۳. ترکیب با حروف اضافه:
- این کلمه معمولاً با حروف اضافهای مانند "به" و "بر" به کار میرود.
- مثلاً: "نور را به دیوار تاباند."
۴. نگارش درست:
- دقت کنید که در نوشتن واژهها به صورت صحیح و با استفاده از قواعد نگارشی، نگارش را بهینه کنید. "تاباندن" باید به همین شکل نوشته شود و از نگارش غیررسمی پرهیز کنید.
۵. استفاده از فعلهای هممعنا:
- هنگام نوشتن میتوانید از فعلهای مشابه یا هممعنا به منظور تنوع در نگارش استفاده کنید، مانند "تابیدن"، "پرتاب کردن"، "رخشیدن" و غیره.
با رعایت این نکات میتوانید به خوبی از کلمه "تاباندن" در متنهای خود استفاده کنید و نگارش صحیحی داشته باشید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او با دقت نور خورشید را با یک آینه تاباندن و فضای اتاق را روشن کرد.
- دانشجویان در کلاس دربارهٔ روشهای تاباندن نور در عکاسی بحث کردند.
- در شب، ماه با نوری ملایم بر روی سطح آب تاباندن و منظرهای دلانگیز خلق کرد.