جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

časbidan
stick  |

چسبیدن

معنی: 1- پيوستن، متصلشدن  
2- محكم گرفتن  
3- التصاق  
4- محكمشدن  
5- تمسك  
6- مشغول شدن، سرگرم شدن
726 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر لازم) ‹چسبیدن، چسفیدن، چپسیدن، چفسیدن›
مختصات: (چَ دَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع: واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد: 129
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
stick | adhere , hold , cohere , inhere , pester , glue , cleave , handfast , incline , paste , adhesion , adherence
ترکی
yapışmak
فرانسوی
coller
آلمانی
kleben
اسپانیایی
pegarse
ایتالیایی
attaccare
عربی
عصا | قضيب , مقبض , مضرب , عقبة , طعنة , دعامة , نتوء , شخص , نسق قنابل , مقدار من مسكر , قطعة من أثاث , عائق , الالتصاقية , وخزة , لصق , أقحم , غرز , تحمل , انتصب , عانى , كوم , سند بعود , أرهق بعبء , تردد , ثبت , نتأ , برز , خدع , ذبح , ثابر , حشر , غوص في الرمل , تسمر , واظب , يلزق
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

قواعد فارسی و نگارشی مربوط به کلمه "چسبیدن" به صورت زیر است:

1. صرف فعل:

  • چسبیدن: این فعل به صورتِ «می‌چسبم»، «می‌چسبی»، «می‌چسبد»، «می‌چسبیم»، «می‌چسبید»، و... صرف می‌شود.

2. زمان‌ها:

  • زمان حال: چسبیدن به معنای چسبیدن به چیزی در حال حاضر.
  • زمان گذشته: چسبید به معنای عمل چسبیدن که در گذشته انجام شده است.
  • زمان آینده: چسبیده خواهد شد به معنای عمل چسبیدن در آینده.

3. قیدهایی که می‌توان به آن اضافه کرد:

  • «به شدت چسبیده»، «محکم چسبیده»، «آهسته چسبید»، و... که به چسبندگی شدت یا نوع رفتار را مشخص می‌کند.

4. قواعد نگارش:

  • کلمه «چسبیدن» در جملات به صورت منظم و با رعایت قواعد نگارشی از جمله:
    • استفاده از نقطه، ویرگول و سایر علائم نگارشی به درستی.
    • از نوشتن به صورت مُدرّس و غیررسمی پرهیز کنید.

5. مثال‌ها:

  • "کاغذ به دیوار چسبید."
  • "دست او به دوستم چسبید."

6. ترکیب‌ها:

  • ممکن است با سایر کلمات ترکیب شود، مثل "چسبیدن به موضوع" یا "چسبیدن به اعتبار".

7. استفاده مجازی:

  • "به کار همکارانش چسبید و در پروژه موفق شد." (در اینجا به معنای همراهی و کمک کردن است).

این نکات می‌توانند به شما در استفاده صحیح از کلمه "چسبیدن" در جمله‌های مختلف کمک کنند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. بچه‌ها با شادی و هیجان به دیوار چسبیدند و سعی کردند تصویر خود را روی آن بکشند.
  2. در روز بارانی، باران به شیشه‌های پنجره چسبید و نمای زیبایی را ایجاد کرد.
  3. احساس گرما و دوستی باعث شد که اعضای خانواده به هم چسبیده و شب خوبی را سپری کنند.

واژگان مرتبط: چسباندن، بهم پیوستن، فرو بردن، بستن، گیر کردن، پیوستن، وفادار ماندن، هواخواه بودن، طرفدار بودن، وفا کردن، نگه داشتن، گرفتن، نگاه داشتن، در دست داشتن، منعقد کردن، رابطه خویشی داشتن، ذاتی بودن، جبلی بودن، ماندگار بودن، اذیت کردن، بستوه اوردن، بیحوصله کردن، عذاب دادن، شکافتن، قطع کردن، جدا کردن، شکستن، پیمان عروسی بستن با، دستبند زدن، خم کردن، تمایل داشتن، کج کردن، مستعد شدن، سرازیر کردن، چسب زدن به، الحاق، چسبیدگی، طرفداری، الصاق، رضایت، تبعیت، چسبندگی، پیوستگی

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری