bring out |

خارج کردن

معنی: 1- بيرونبردن
2- بيرون فرستادن، منتقل كردن، جابهجا كردن

... ادامه

1045 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: واژگان مترادف و متضاد

معادل ابجد: 1078

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

bring out | send out , expel , drive out , evict , emit , discharge , dismiss , remove

عربی

أخرج | برز , ظهر , بكى , قدم , نشر , إجلب

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "خارج کردن" به معنای به‌دست آوردن چیزی از یک مکان یا وضعیت است. در نگارش و استفاده از این کلمه، باید به چند نکته توجه کرد:

بسته به سیاق متن: "خارج کردن" می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد، از جمله خارج کردن یک شئ، یک نفر یا حتی یک مفهوم مفهومی. دقت کنید که در کدام زمینه از این کلمه استفاده می‌کنید.
نحو جمله: این کلمه معمولاً به عنوان یک فعل استفاده می‌شود و باید به ساختار جمله توجه کرد. معمولاً "خارج کردن" نیاز به مفعول دارد، مثلاً:
- "او کتاب را از قفسه خارج کرد."
- "تیم امنیتی باید اطلاعات حساس را خارج کند."
استفاده از حروف اضافه: در جملات، توجه به حروف اضافه مهم است. برای مثال، ممکن است بخواهید بگویید:
- "از" برای توجه به جایی که چیز را از آن خارج می‌کنید (مثلاً "خارج کردن از جعبه").
- "به" برای اشاره به مقصد (مثلاً "خارج کردن به انبار").
نگارش صحیح: مطمئن باشید که کلمه را به درستی و با حقایق املایی صحیح بنویسید. "خارج کردن" صحیح است و نباید با کلمات دیگر اشتباه گرفته شود.
معادل‌های فارسی: در برخی موارد، بسته به متن، می‌توانید از معادل‌های مختلف استفاده کنید. مثلاً "برداشتن" یا "تخلیه کردن" در برخی از موقعیت‌ها می‌تواند مناسب باشد.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "خارج کردن" به درستی و به طور کارآمد در متن‌های خود استفاده کنید.

واژگان مرتبط: از اختفا بیرون اوردن، زاییدن، خیط و پیت کردن، صادر کردن، اعزام کردن، فرستا دن، بیرون انداختن، بزور خارج کردن، بیرون کردن، بیرون دادن، بیرون ریختن، انتشار نور منتشر کردن، خالی کردن، مرخص کردن، معزول کردن، درکردن، اداء کردن، منفصل کردن، روانه کردن، معاف کردن

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول