خدمتگزار، خدمتگزار

معنی: 1-صفت
2- بنده، پيشكار، خادم، خدمتكار، نوكر
≠ ارباب، مخدوم
1- كارمند، مستخدم دولت
2- چاكر
3- پرستار، تيمارگر
4- كسي كه خدمت ميكند

... ادامه

753 | 0

آواشناسی:

منبع: واژگان مترادف و متضاد

معادل ابجد: 2544

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

عربی

خادم

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «خدمتگزار» به معنای کسی است که به دیگران خدمت می‌کند. در نوشتار فارسی، نکاتی وجود دارد که باید در استفاده از این کلمه در نظر گرفت:

جدا یا متصل نوشتن: کلمه «خدمتگزار» به صورت متصل نوشته می‌شود و جدا نوشتن آن نادرست خواهد بود.
تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه «خدمت‌گزار» است. در تلفظ آن، هجاها به صورت «خدمت» و «گزار» واضح بیان می‌شوند.
نقش دستوری: این کلمه معمولاً به عنوان اسم و گاهی اوقات به عنوان صفت به کار می‌رود. به عنوان مثال: «او یک خدمتگزار خوب است.»
جمع‌سازی: جمع این کلمه «خدمتگزاران» است. برای مثال: «خدمتگزاران تلویزیون تلاش می‌کنند تا اخبار را به‌روز رسانی کنند.»
نکات نگارشی: در جملات رسمی و غیررسمی، دقت در انتخاب کلمات و رعایت قواعد نگارشی می‌تواند تأثیر زیادی در فهم و خوانایی متن داشته باشد.

با رعایت این نکات می‌توان به درستی و زیبایی از کلمه «خدمتگزار» در نوشتار فارسی استفاده کرد.

فرم ورود