جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

zurgu
unreasonable  |

زورگو

معنی: جابر، ستمگر، قلدر، مستبد
1751 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت فاعلی)
مختصات:
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: zurgu
منبع: واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد: 239
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
unreasonable | burner
ترکی
kabadayı
فرانسوی
intimidateur
آلمانی
schikanieren
اسپانیایی
matón
ایتالیایی
prepotente
عربی
غير معقول | غير عقلاني , مفرط , غير منطقى
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "زورگو" از دو بخش "زور" و "گو" تشکیل شده است. در زبان فارسی و به ویژه در نگارش، این کلمه به معنای فردی است که از قدرت خود برای اعمال فشار به دیگران استفاده می‌کند. در زیر برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است:

  1. استفاده صحیح: "زورگو" به عنوان صفت و به معنای فردی سلطه‌گر و مستبد به کار می‌رود. در جملات باید در جایی استفاده شود که به توصیف فردی با این خصیصه‌ها پرداخته شود.

  2. نقطه‌گذاری: وقتی "زورگو" در جملات به کار می‌رود، باید با دقت به نقطه‌گذاری توجه کرد. مثلاً: "او به عنوان یک زورگو در گروه ما عمل می‌کند."

  3. تطابق جنس و عدد: این کلمه می‌تواند به شکل‌های مختلف (زورگوی زن، زورگویان) برای تطابق با جنس و عدد تغییر کند. به عنوان مثال: "زورگویان باید پاسخگوی اعمال خود باشند."

  4. معادل‌های دیگر: ممکن است بسته به بافت جملات از کلمات دیگری مانند "سلطه‌گر"، "ستمگر" یا "مستبد" نیز استفاده شود که معانی نزدیک به "زورگو" دارند.

  5. استفاده در ادبیات: "زورگو" می‌تواند در شعر و نثر ادبی مورد استفاده قرار گیرد، به ویژه در توصیف شخصیت‌های منفی.

با رعایت این نکات، می‌توان به صورت مؤثری از کلمه "زورگو" در نوشته‌های فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او همیشه به عنوان یک زورگو در مدرسه شناخته می‌شد و کسی جرأت نداشت با او مخالفت کند.
  2. زورگویان هرگز نمی‌توانند احساسات و نگرانی‌های دیگران را درک کنند.
  3. فرزندان باید یاد بگیرند که در مقابل رفتارهای زورگویانه ایستادگی کنند و حق خود را بشناسند.

واژگان مرتبط: بی دلیل، غیر معقول، نامعقول، ناحق، غیر عاقلانه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری