جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

geli
muddy  |

گلی

معنی: منسوب به گل
345 | 0
مترادف: آل، گلفام، گلرنگ، گلگون
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت نسبی، منسوب گِل) [پهلوی: gilen] ‹گلین›
مختصات: (گِ) (ص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: geli
منبع: فرهنگ فارسی به پهلوی
معادل ابجد: 60
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
muddy | earthen , clayey , fictile , fenny , luteous , roseate , rose-colored , rose-coloured , flower
ترکی
bir çiçek
فرانسوی
une fleur
آلمانی
eine blume
اسپانیایی
una flor
ایتالیایی
un fiore
عربی
موحل | كدر , طيني , قذر , معكر , داكن اللون , مشوش , وحل , لوث بالوحل , عكر , عقد , شوش , موحلة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گلی" به عنوان یک اسم در زبان فارسی، به صورت زیر قواعد نگارشی و قواعد مربوط به خود را دارد:

  1. معنی و کاربرد:

    • "گلی" به معنای چیزی مرتبط با گل است و می‌تواند به عنوان صفت برای توصیف اشیاء یا حالات مختلف به کار رود.
    • به عنوان مثال: "چالش گلی"، "چشم‌های گلی".
  2. نحوه نوشتار:

    • این کلمه به صورت "گلی" نوشته می‌شود، با حرف "گ" و "لی".
  3. تلفظ:

    • تلفظ صحیح کلمه "گلی" به صورت /ɡeˈli/ است.
  4. نحو:

    • "گلی" می‌تواند به عنوان صفت در جملات به کار رود، مثلاً: "این گلی زیباست".
  5. نکات نگارشی:
    • در نوشتار رسمی و ادبی، باید دقت شود که از کلمه "گلی" در جایگاه مناسب خود استفاده شود و با جملات و ترکیبات دیگر همخوانی داشته باشد.
    • همچنین، بسته به بافت جمله، می‌توان از "گلی" به عنوان اسم خاص اشاره به شخص یا مکان استفاده کرد، ولی باید مشخص باشد که چه نوع استفاده‌ای از آن مدنظر است.

به طور کلی، استفاده درست و به جا از "گلی" نیازمند درک معنایی و نحوی آن است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در باغچه، گلی زیبا و معطر سر از خاک بیرون آورد.
  2. او تصمیم گرفت برای دوستش یک گلی به یادگاری هدیه کند.
  3. در روز بارانی، گلی رنگارنگ با قطرات باران درخشان‌تر شد.

واژگان مرتبط: پر از گل، تیره، گل الود، چرکین، خاکی، سفالی، مادی، جسمانی، ساخته شده از گل، مردابی، لجن زار، باتلاقی، شبیه گل، زرد طلایی، خوش بین، بشاش، چهره ای، گل

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری