تدارک
licenseمعنی کلمه تدارک
معنی واژه تدارک
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آمادگي، پيشبيني، تامين، تجهيز، تحصيل، تمهيد، تهيه، فراهم، فراهمسازي 2- تلافي، جبران | ||
انگلیسی | preparation, provision, purveyance | ||
عربی | إعداد، الإعداد، تحضير، تجهيز، استعداد، تنظيم | ||
ترکی | hazırlık | ||
فرانسوی | préparation | ||
آلمانی | vorbereitung | ||
اسپانیایی | preparación | ||
ایتالیایی | preparazione | ||
مرتبط | تهیه، اماده سازی، امادگی، تمهید، تهیه مقدمات، ماده، شرط، بند، قوانین، اذوقه، تهیه خواربار، اذوقه رسانی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «تدارک» در زبان فارسی به معنای فراهم کردن، آمادهسازی یا مهیا کردن است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات، میتوانید بهخوبی از کلمه «تدارک» در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | تدارک | ||
معادل ابجد | 625 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | tadārok | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (تَ رُ) [ ع . ] (مص م .) | ||
آواشناسی | tadArok | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی تدارک | ||
پخش صوت |
فراهم - آماده کردن - بسیج - آماده سازی - فراهم سازی کلمه «تدارک» در زبان فارسی به معنای فراهم کردن، آمادهسازی یا مهیا کردن است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود: نوع کلمه: «تدارک» یک اسم و به طور خاص ترکیبی از فعل «دارک» به معنی فراهم کردن است. ترکیبها: این کلمه معمولاً در ترکیب با کلمات دیگر برای بیان مفاهیم مختلف به کار میرود. مانند «تدارکات» که به معنای مجموعهای از آمادهسازیها و وسایل مورد نیاز است. نحوه استفاده: در جملات، میتوان از این کلمه به اشکال مختلف استفاده کرد: توجه به مفهوم: در استفاده از این کلمه، باید توجه داشته باشید که تدارک معمولاً به معنای آمادهسازی قبلی برای یک فعالیت یا واقعه است. با رعایت این نکات، میتوانید بهخوبی از کلمه «تدارک» در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
1- آمادگي، پيشبيني، تامين، تجهيز، تحصيل، تمهيد، تهيه، فراهم، فراهمسازي
2- تلافي، جبران
preparation, provision, purveyance
إعداد، الإعداد، تحضير، تجهيز، استعداد، تنظيم
hazırlık
préparation
vorbereitung
preparación
preparazione
تهیه، اماده سازی، امادگی، تمهید، تهیه مقدمات، ماده، شرط، بند، قوانین، اذوقه، تهیه خواربار، اذوقه رسانی