عذاب
licenseمعنی کلمه عذاب
معنی واژه عذاب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | آزار، اذيت، تعب، رنج، زجر، زحمت، ستوهي، سختي، شدت، شكنجه، صدمه، عقوبت، عنا، محنت، محنت، وبال | ||
انگلیسی | torment, suffering, agony, torture, anguish, tribulation, inquisition, rack, excruciation, doom | ||
عربی | عذاب، تعذيب، تعذب، عذب، عاش في عذاب، أقلق، ضايق، أزعج، ناوش، شوه | ||
ترکی | kıyamet | ||
فرانسوی | perte | ||
آلمانی | untergang | ||
اسپانیایی | condenar | ||
ایتالیایی | destino | ||
مرتبط | شکنجه، ازار، غرامت، مصیبت، درد، تقلا، سکرات مرگ، جان کندن، غم و اندوه، اضطراب، جفا، سینه سوزی، اختلال، ازمایش سخت، استنطاق، جستجو، تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا، قفسه، چنگک جا لباسی، طاقچه، بار بند، جا کلاهی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عذاب" در زبان فارسی به معنای رنج، درد یا شکنجه است. این کلمه واژهای عربی است که به زبان فارسی وارد شده و از آن استفادههای مختلفی میشود. در ادامه به برخی از قواعد نگارشی و کاربردهای این کلمه میپردازیم:
با توجه به این نکات، میتوانید از کلمه "عذاب" به درستی و به شیوهای مناسب در متون خود استفاده کنید. | ||
واژه | عذاب | ||
معادل ابجد | 773 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'ezāb | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (صفت) [عربی، جمعِ عَذْب] [قدیمی] | ||
مختصات | (عَ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | 'azAb | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی عذاب | ||
پخش صوت |
آزار - رنج - شکنجه کلمه "عذاب" در زبان فارسی به معنای رنج، درد یا شکنجه است. این کلمه واژهای عربی است که به زبان فارسی وارد شده و از آن استفادههای مختلفی میشود. در ادامه به برخی از قواعد نگارشی و کاربردهای این کلمه میپردازیم: نحوه نوشتار: جنس واژه: جمعسازی: کاربرد در جملات: استفاده از عبارات مرتبط: با توجه به این نکات، میتوانید از کلمه "عذاب" به درستی و به شیوهای مناسب در متون خود استفاده کنید.
آزار، اذيت، تعب، رنج، زجر، زحمت، ستوهي، سختي، شدت، شكنجه، صدمه، عقوبت، عنا، محنت، محنت، وبال
torment, suffering, agony, torture, anguish, tribulation, inquisition, rack, excruciation, doom
عذاب، تعذيب، تعذب، عذب، عاش في عذاب، أقلق، ضايق، أزعج، ناوش، شوه
kıyamet
perte
untergang
condenar
destino
شکنجه، ازار، غرامت، مصیبت، درد، تقلا، سکرات مرگ، جان کندن، غم و اندوه، اضطراب، جفا، سینه سوزی، اختلال، ازمایش سخت، استنطاق، جستجو، تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا، قفسه، چنگک جا لباسی، طاقچه، بار بند، جا کلاهی