مجرد
licenseمعنی کلمه مجرد
معنی واژه مجرد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اسم، بي زن، تك، تنها، عزب، غير متاهل، فرد، منفرد، يالقوز، يالغوز، يكه، جريده ، انتزاعي، ذهني ، برهنه، عريان ، گوشه گير، گوشه نشين ، انفرادي ، صرف ، خالص، ناب، سره ، غيرمادي ، خالي، تهي، عاري | ||
متضاد | متاهل عيني مادي 1- خالي، تهي، عاري | ||
انگلیسی | single, immaterial, abstract, solitary, celibate, incorporeal, isolated, discrete, stripped, lone, barefooted, naked, wifeless, noumenon | ||
عربی | أعزب، أحادي، مفرد، فردي، منفرد، فرد، فريد، فذ، عزوبي، وحيد، اختار، ميز، بطاقة لإتجاه واحد | ||
ترکی | bekar | ||
فرانسوی | célibataire | ||
آلمانی | einzel | ||
اسپانیایی | soltero | ||
ایتالیایی | separare | ||
مرتبط | تک، واحد، انفرادی، غیر مادی، بی اهمیت، معنوی، جزئی، انتزاعی، مطلق، صریح، غیر عملی، بیمسمی، منزوی، پرت، بی جفت، بی جسم، مشتق، مجزا، جدا، یکه، دلتنگ، بیوه، پابرهنه، لخت، عریان، عادی، عاری، بی زن، وجود مجرد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مجرد" در زبان فارسی به معنای "تنهایی" یا "غیر متاهل" است. این کلمه میتواند در زمینههای مختلفی مورد استفاده قرار گیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد فارسی و نگارشی، نکات زیر میتواند مفید باشد: ۱. نحوه نوشتن: کلمه "مجرد" باید به صورت صحیح و با حروف فارسی نوشته شود. ۲. کاربرد در جملات:
۳. ترکیب با دیگر کلمات: "مجرد" میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود تا معانی متفاوتی ایجاد کند، مانند:
۴. توجه به نوع نوشتار: در نگارش رسمی و غیررسمی، توجه به استفاده صحیح از این کلمه و جملات مرتبط با آن اهمیت دارد. ۵. معنای متضاد: در متنهایی که به مقایسه وضعیتهای مختلف میپردازند، میتوان به کلمات مانند "متأهل" یا "شاغل" به عنوان معانی متضاد یا مرتبط اشاره کرد. با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "مجرد" به درستی و به صورت مؤثر استفاده کرد. | ||
واژه | مجرد | ||
معادل ابجد | 247 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | mojarrad | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (مُ جَ رَّ) [ ع . ] (اِمف .) | ||
آواشناسی | mojarrad | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی مجرد | ||
پخش صوت |
تنها - بی همسر - تک - آهنجیده کلمه "مجرد" در زبان فارسی به معنای "تنهایی" یا "غیر متاهل" است. این کلمه میتواند در زمینههای مختلفی مورد استفاده قرار گیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد فارسی و نگارشی، نکات زیر میتواند مفید باشد: ۱. نحوه نوشتن: کلمه "مجرد" باید به صورت صحیح و با حروف فارسی نوشته شود. ۲. کاربرد در جملات: ۳. ترکیب با دیگر کلمات: "مجرد" میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود تا معانی متفاوتی ایجاد کند، مانند: ۴. توجه به نوع نوشتار: در نگارش رسمی و غیررسمی، توجه به استفاده صحیح از این کلمه و جملات مرتبط با آن اهمیت دارد. ۵. معنای متضاد: در متنهایی که به مقایسه وضعیتهای مختلف میپردازند، میتوان به کلمات مانند "متأهل" یا "شاغل" به عنوان معانی متضاد یا مرتبط اشاره کرد. با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "مجرد" به درستی و به صورت مؤثر استفاده کرد.
اسم، بي زن، تك، تنها، عزب، غير متاهل، فرد، منفرد، يالقوز، يالغوز، يكه، جريده ، انتزاعي، ذهني ، برهنه، عريان ، گوشه گير، گوشه نشين ، انفرادي ، صرف ، خالص، ناب، سره ، غيرمادي ، خالي، تهي، عاري
متاهل عيني مادي
1- خالي، تهي، عاري
single, immaterial, abstract, solitary, celibate, incorporeal, isolated, discrete, stripped, lone, barefooted, naked, wifeless, noumenon
أعزب، أحادي، مفرد، فردي، منفرد، فرد، فريد، فذ، عزوبي، وحيد، اختار، ميز، بطاقة لإتجاه واحد
bekar
célibataire
einzel
soltero
separare
تک، واحد، انفرادی، غیر مادی، بی اهمیت، معنوی، جزئی، انتزاعی، مطلق، صریح، غیر عملی، بیمسمی، منزوی، پرت، بی جفت، بی جسم، مشتق، مجزا، جدا، یکه، دلتنگ، بیوه، پابرهنه، لخت، عریان، عادی، عاری، بی زن، وجود مجرد