license
98
1667
100
معنی کلمه صدا معنی واژه صدا اطلاعات بیشتر واژه
مترادف
آوا، آواز، بانگ، شرفه، صلا، صوت، ندا
انگلیسی
sound,voice,noise,call,calling,tone,roar,tingle,vocal,phone,yell,bruit,phoneme,sonance,tonicity,vocation,throat,report
عربی
صوت
ترکی
ses
فرانسوی
voix
آلمانی
stimme
اسپانیایی
voz
ایتالیایی
voce
تشریح نگارشی
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه «صدا» در زبان فارسی قواعد خاصی دارد که میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
نوع کلمه : «صدا» یک اسم است و به معنای صوت یا نوا به کار میرود.
جمعسازی : جمع «صدا» به صورت «صداها» یا «صوتها» است. برای کاربرد بیشتر میتوان از واژههای هممعنا نیز استفاده کرد.
نحوهی کاربرد :
به عنوان اسم: «صدا را شنیدم.»
به عنوان مفعول: «او صدای تازهای ایجاد کرد.»
در ترکیبها: «صدای طبیعت»، «صدای بلند»، «صدای دلپذیر»
قید و وصف : میتوانید از قیدها و صفات برای توصیف «صدا» استفاده کنید:
قید: «به آرامی صدای او را شنیدم.»
صفت: «صدای زیبا» یا «صدای گوشنواز»
نکات نگارشی :
هنگام نوشتن، به نشانههای نگارشی (مانند ویرگول، نقطه و...) توجه داشته باشید.
معمولاً باید از «صدا» در جملاتی به کار ببرید که کاربرد درست و واضحی داشته باشد.
آهنگ و تروپهای ادبی : واژه «صدا» میتواند در شعر و ادبیات به عنوان نماد و تروپهای مختلفی همچون عشق، طبیعت و احساسات به کار رود.
توجه به این نکات میتواند به درک و استفاده بهتر از کلمه «صدا» در زبان فارسی کمک کند.
مثال برای واژه
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
صدای پرندگان در صبح بهاری حال و هوای خاصی به فضای خانه میدهد.
او با صدای بلند به دوستانش سلام کرد و توجه همه را جلب کرد.
در شبهای تاریک، صدای وزش باد باعث میشود که احساس تنهایی بیشتری کنم.
واژه
صدا
معادل ابجد
95
تعداد حروف
3
تلفظ
se(a)dā
نقش دستوری
اسم
ترکیب
(اسم) [عربی: صدیٰ] ‹صدی›
مختصات
(صَ یا ص ) [ ع . ] (اِ.)
آواشناسی
sedA
الگوی تکیه
WS
شمارگان هجا
2
منبع
فرهنگ واژههای سره
نمایش تصویر
معنی صدا پخش صوت
فرهنگ واژههای سره معنی آوا - آواز - بانگ - سدامترادف آوا، آواز، بانگ، شرفه، صلا، صوت، نداانگلیسی sound,voice,noise,call,calling,tone,roar,tingle,vocal,phone,yell,bruit,phoneme,sonance,tonicity,vocation,throat,reportعربی صوتترکی sesفرانسوی voixآلمانی stimmeاسپانیایی vozایتالیایی voceتشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه «صدا» در زبان فارسی قواعد خاصی دارد که میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
نوع کلمه : «صدا» یک اسم است و به معنای صوت یا نوا به کار میرود.
جمعسازی : جمع «صدا» به صورت «صداها» یا «صوتها» است. برای کاربرد بیشتر میتوان از واژههای هممعنا نیز استفاده کرد.
نحوهی کاربرد :
به عنوان اسم: «صدا را شنیدم.»
به عنوان مفعول: «او صدای تازهای ایجاد کرد.»
در ترکیبها: «صدای طبیعت»، «صدای بلند»، «صدای دلپذیر»
قید و وصف : میتوانید از قیدها و صفات برای توصیف «صدا» استفاده کنید:
قید: «به آرامی صدای او را شنیدم.»
صفت: «صدای زیبا» یا «صدای گوشنواز»
نکات نگارشی :
هنگام نوشتن، به نشانههای نگارشی (مانند ویرگول، نقطه و...) توجه داشته باشید.
معمولاً باید از «صدا» در جملاتی به کار ببرید که کاربرد درست و واضحی داشته باشد.
آهنگ و تروپهای ادبی : واژه «صدا» میتواند در شعر و ادبیات به عنوان نماد و تروپهای مختلفی همچون عشق، طبیعت و احساسات به کار رود.
توجه به این نکات میتواند به درک و استفاده بهتر از کلمه «صدا» در زبان فارسی کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
صدای پرندگان در صبح بهاری حال و هوای خاصی به فضای خانه میدهد.
او با صدای بلند به دوستانش سلام کرد و توجه همه را جلب کرد.
در شبهای تاریک، صدای وزش باد باعث میشود که احساس تنهایی بیشتری کنم.
بشبگیر گاه خروش خروس ز هر سوى برخاست آواى كوس
جعبه لام تا کام وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
تبلیغات توضیحی
عرشیان از کجا شروع کنم ؟ تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر
تبلیغات تصویری