صدا
licenseمعنی کلمه صدا
معنی واژه صدا
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی: صدیٰ] ‹صدی›
مختصات:
(صَ یا ص ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
sedA
منبع:
فرهنگ واژههای سره
معادل ابجد:
95
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
sound | voice , noise , call , calling , tone , roar , tingle , vocal , phone , yell , bruit , phoneme , sonance , tonicity , vocation , throat , report
ترکی
ses
فرانسوی
voix
آلمانی
stimme
اسپانیایی
voz
ایتالیایی
voce
عربی
صوت
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «صدا» در زبان فارسی قواعد خاصی دارد که میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
-
نوع کلمه: «صدا» یک اسم است و به معنای صوت یا نوا به کار میرود.
-
جمعسازی: جمع «صدا» به صورت «صداها» یا «صوتها» است. برای کاربرد بیشتر میتوان از واژههای هممعنا نیز استفاده کرد.
-
نحوهی کاربرد:
- به عنوان اسم: «صدا را شنیدم.»
- به عنوان مفعول: «او صدای تازهای ایجاد کرد.»
- در ترکیبها: «صدای طبیعت»، «صدای بلند»، «صدای دلپذیر»
-
قید و وصف: میتوانید از قیدها و صفات برای توصیف «صدا» استفاده کنید:
- قید: «به آرامی صدای او را شنیدم.»
- صفت: «صدای زیبا» یا «صدای گوشنواز»
-
نکات نگارشی:
- هنگام نوشتن، به نشانههای نگارشی (مانند ویرگول، نقطه و...) توجه داشته باشید.
- معمولاً باید از «صدا» در جملاتی به کار ببرید که کاربرد درست و واضحی داشته باشد.
- آهنگ و تروپهای ادبی: واژه «صدا» میتواند در شعر و ادبیات به عنوان نماد و تروپهای مختلفی همچون عشق، طبیعت و احساسات به کار رود.
توجه به این نکات میتواند به درک و استفاده بهتر از کلمه «صدا» در زبان فارسی کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- صدای پرندگان در صبح بهاری حال و هوای خاصی به فضای خانه میدهد.
- او با صدای بلند به دوستانش سلام کرد و توجه همه را جلب کرد.
- در شبهای تاریک، صدای وزش باد باعث میشود که احساس تنهایی بیشتری کنم.