تشابه
licenseمعنی کلمه تشابه
معنی واژه تشابه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- تجانس، شباهت، مانندگي، مشابهت، همانندي، همساني، يكساني 2- شبيه بودن، همانند بودن | ||
متضاد | تخالف، اختلاف، تفاوت | ||
انگلیسی | similarity, resemblance, correspondence, likeness, symmetry, correspondency, homogeny, simile | ||
عربی | تشابه، تماثل، شبه، مضارعة | ||
ترکی | benzerlik | ||
فرانسوی | similarité | ||
آلمانی | Ähnlichkeit | ||
اسپانیایی | semejanza | ||
ایتالیایی | somiglianza | ||
مرتبط | همانندی، همسانی، مطابقت، مانند بودن، همشکلی، مکاتبات، مکاتبه، تناظر، مراسلات، شبیه، شکل، تصویر، تقارن، قرینه، تناسب، همسازی، هم جور، ارتباط، ایجاد جنسی شبیه خود، همانندی در نتیجه داشتن یک اصل، تشبیه، استعاره، صنعت تشبیه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تشابه" در زبان فارسی به معنای شباهت یا مشابهت است و در قالبهای مختلفی میتواند استفاده شود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "تشابه" به درستی و با دقت استفاده کنید. | ||
واژه | تشابه | ||
معادل ابجد | 708 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | tašāboh | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (تَ بُ) (مص ل .) | ||
آواشناسی | taSAboh | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی تشابه | ||
پخش صوت |
همانندی - همگونی - همسانی - مانندگی کلمه "تشابه" در زبان فارسی به معنای شباهت یا مشابهت است و در قالبهای مختلفی میتواند استفاده شود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: نحوه نوشتار: کلمه "تشابه" به صورت صحیح با "ت" و "ش" نوشته میشود و باید توجه داشت که از حرف "ه" در پایان آن استفاده میشود. استفاده در جملات: "تشابه" معمولاً به عنوان اسم به کار میرود و میتواند در جملات به شکل زیر استفاده شود: جمعبندی: برای جمع بستن این کلمه میتوانید از "تشابهات" استفاده کنید. قواعد صرف و نحو: این کلمه میتواند به عنوان مفعول، فاعل یا مسند در جملات قرار گیرد. مثلاً: با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "تشابه" به درستی و با دقت استفاده کنید.
1- تجانس، شباهت، مانندگي، مشابهت، همانندي، همساني، يكساني
2- شبيه بودن، همانند بودن
تخالف، اختلاف، تفاوت
similarity, resemblance, correspondence, likeness, symmetry, correspondency, homogeny, simile
تشابه، تماثل، شبه، مضارعة
benzerlik
similarité
Ähnlichkeit
semejanza
somiglianza
همانندی، همسانی، مطابقت، مانند بودن، همشکلی، مکاتبات، مکاتبه، تناظر، مراسلات، شبیه، شکل، تصویر، تقارن، قرینه، تناسب، همسازی، هم جور، ارتباط، ایجاد جنسی شبیه خود، همانندی در نتیجه داشتن یک اصل، تشبیه، استعاره، صنعت تشبیه