شهادت
licenseمعنی کلمه شهادت
معنی واژه شهادت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- تاييد، گواهي 2- شهيدشدن، مرگ | ||
انگلیسی | testimony, martyrdom, witness, certification, evidence, attestation, testimonial, confirmation | ||
عربی | شهادة، دليل، برهان، بينة | ||
ترکی | tanık | ||
فرانسوی | témoin | ||
آلمانی | zeuge | ||
اسپانیایی | testigo | ||
ایتالیایی | testimone | ||
مرتبط | گواهی، تصدیق، مدرک، اظهار، دلیل، شاهد، گواه، سند، تصدیق امضاء، تحلیف، گواهی نامه، رضایت نامه، پاداش، تصدیق نامه، تایید، تثبیت، تاکید، ابرام | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "شهادت" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای متفاوتی است و قواعد نگارشی خاص خود را دارد. در زیر به برخی از نکات گرامری و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
همچنین هرگز فراموش نکنید که در نوشتن متون مرتبط با موضوعات دینی و اجتماعی، احترام و دقت لازم را رعایت کنید. | ||
واژه | شهادت | ||
معادل ابجد | 710 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | šahādat | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: شهادة] | ||
مختصات | (شَ دَ) [ ع . شهادة ] (مص ل .) | ||
آواشناسی | SahAdat | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی شهادت | ||
پخش صوت |
گواهی - جانباختگی - گواهی دادن کلمه "شهادت" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای متفاوتی است و قواعد نگارشی خاص خود را دارد. در زیر به برخی از نکات گرامری و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: معنا: "شهادت" به معنای گواهی دادن، گواهی ارائه کردن یا مرگ در راه اعتقادات است. در زمینههای دینی به ویژه اسلام، "شهادت" به معنای جانباختن در راه خداوند و دین نیز استفاده میشود. نحو: کلمه "شهادت" معمولاً به عنوان اسم استفاده میشود و میتواند در جملات به عنوان فاعل، مفعول یا بدل کاربرد داشته باشد. به طور مثال: گونههای مختلف: میتوان از "شهادت" در انواع ترکیبها استفاده کرد، مانند: نکات نگارشی: در نوشتار رسمی، باید به نحوه نوشتن و استفاده صحیح از کلمه "شهادت" توجه کرد. مثلاً: همچنین هرگز فراموش نکنید که در نوشتن متون مرتبط با موضوعات دینی و اجتماعی، احترام و دقت لازم را رعایت کنید.
1- تاييد، گواهي
2- شهيدشدن، مرگ
testimony, martyrdom, witness, certification, evidence, attestation, testimonial, confirmation
شهادة، دليل، برهان، بينة
tanık
témoin
zeuge
testigo
testimone
گواهی، تصدیق، مدرک، اظهار، دلیل، شاهد، گواه، سند، تصدیق امضاء، تحلیف، گواهی نامه، رضایت نامه، پاداش، تصدیق نامه، تایید، تثبیت، تاکید، ابرام