معادل
licenseمعنی کلمه معادل
معنی واژه معادل
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | صفت، اندازه، به اندازه، برابر، كفو، مساوي، مقابل، هم سنگ، هم طراز، يكسان، هم معني، مترادف | ||
| متضاد | نابرابر متضاد | ||
| انگلیسی | equivalent, tantamount, equipollent | ||
| عربی | معادل، نظير، مرادف، متكافئ، مساوي، مواز، تكافؤ، المساوي شيء مساو للآخر، مقابل | ||
| ترکی | eş değer | ||
| فرانسوی | Équivalent | ||
| آلمانی | Äquivalent | ||
| اسپانیایی | equivalente | ||
| ایتالیایی | equivalente | ||
| مرتبط | برابر، مشابه، هم ارز، متعادل، هم معنی، بمثابه، هم کف، هم قوه، هم نیرو، اشیاء هم قوه، مترادف، هم بها، هم قیمت | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «معادل» در زبان فارسی به معنای "هم‌ارز" یا "مکمل" است و در برخی از متون رسمی و غیررسمی استفاده می‌شود. برای استفاده درست و نگارش این کلمه در متن، میتوانید به نکات زیر توجه کنید:
با توجه به نکات فوق، میتوانید به‌راحتی از کلمه «معادل» در نوشتارهای خود استفاده کنید. | ||
| واژه | معادل | ||
| معادل ابجد | 145 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | mo'ādel | ||
| نقش دستوری | صفت | ||
| ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
| مختصات | (مُ دِ) [ ع . ] (اِفا.) | ||
| آواشناسی | mo'Adel | ||
| الگوی تکیه | WWS | ||
| شمارگان هجا | 3 | ||
| منبع | فرهنگ واژه‌های سره | ||
| نمایش تصویر | معنی معادل | ||
| پخش صوت | |||
برابر - هم ارز - همچند - همسنگ کلمه «معادل» در زبان فارسی به معنای "هم‌ارز" یا "مکمل" است و در برخی از متون رسمی و غیررسمی استفاده می‌شود. برای استفاده درست و نگارش این کلمه در متن، میتوانید به نکات زیر توجه کنید: جنس کلمه: «معادل» به عنوان یک اسم می‌تواند به جنس مردانه اشاره کند (به‌طور کلی واژه‌های فارسی جنسیت ندارند، اما باید به قرائن متن توجه کرد). نحوه‌ی ساخت‌وساز: «معادل» می‌تواند به عنوان اسم به کار برود و در ترکیب‌ها و جملات مختلف قرار گیرد: کاربرد در جملات: از کلمه «معادل» برای بیان برابری یا هم‌ارزی دو چیز استفاده می‌شود. میتوانید آن را به‌صورت زیر در جملات به کار ببرید: نکات نگارشی: با توجه به نکات فوق، میتوانید به‌راحتی از کلمه «معادل» در نوشتارهای خود استفاده کنید.
صفت، اندازه، به اندازه، برابر، كفو، مساوي، مقابل، هم سنگ، هم طراز، يكسان، هم معني، مترادف
نابرابر متضاد
equivalent, tantamount, equipollent
معادل، نظير، مرادف، متكافئ، مساوي، مواز، تكافؤ، المساوي شيء مساو للآخر، مقابل
eş değer
Équivalent
Äquivalent
equivalente
equivalente
برابر، مشابه، هم ارز، متعادل، هم معنی، بمثابه، هم کف، هم قوه، هم نیرو، اشیاء هم قوه، مترادف، هم بها، هم قیمت
