ارائه دادن
licenseمعنی کلمه ارائه دادن
معنی واژه ارائه دادن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | give, present, render, bring forward, exhibit, hold forth, porrect, propone, propound, put, submit, tender, produce | ||
عربی | منح، أعطى، دفع، وهب، خصص، كشف نفسه، يعطي | ||
مرتبط | دادن، بخشیدن، رساندن، شرح دادن، معرفی کردن، اهداء کردن، عرضه داشتن، تقدیم داشتن، تحویل دادن، تسلیم داشتن، ترجمه کردن، در اوردن، تولید کردن، نظر کردن به، نمایش دادن، ابراز کردن، در معرض نمایش قرار دادن، پیشنهاد کردن، انتظار داشتن، دراز کردن، جلوگذاردن، مطرح کردن، طرح کردن، تقدیم کردن، رواج دادن، قرار دادن، گذاشتن، انداختن، تسلیم شدن، گردن نهادن، تسلیم کردن، مطیع شدن، پیشنهاد دادن، حساس بودن، ترد کردن، لطیف کردن، زاییدن، بسط دادن، ایجاد کردن، عمل اوردن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، "ارائه دادن" یک عبارت متداول است که به معنای عرضه یا ارائه اطلاعات، ایدهها یا محصولات به دیگران به کار میرود. برای استفاده صحیح از این عبارت و قواعد نگارشی مرتبط با آن، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
این نکات میتوانند به نگارش درست و شیوا کمک کنند و باعث شوند ابهام در جملات کاهش یابد. | ||
واژه | ارائه دادن | ||
معادل ابجد | 267 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی ارائه دادن | ||
پخش صوت |
پیش نهادن - فرستادن - نشان دادن در زبان فارسی، "ارائه دادن" یک عبارت متداول است که به معنای عرضه یا ارائه اطلاعات، ایدهها یا محصولات به دیگران به کار میرود. برای استفاده صحیح از این عبارت و قواعد نگارشی مرتبط با آن، میتوان به نکات زیر توجه کرد: ساختار نحوی: زمان فعل: نهاد و مفعول: به کار بردن حروف اضافه: این نکات میتوانند به نگارش درست و شیوا کمک کنند و باعث شوند ابهام در جملات کاهش یابد.
give, present, render, bring forward, exhibit, hold forth, porrect, propone, propound, put, submit, tender, produce
منح، أعطى، دفع، وهب، خصص، كشف نفسه، يعطي
دادن، بخشیدن، رساندن، شرح دادن، معرفی کردن، اهداء کردن، عرضه داشتن، تقدیم داشتن، تحویل دادن، تسلیم داشتن، ترجمه کردن، در اوردن، تولید کردن، نظر کردن به، نمایش دادن، ابراز کردن، در معرض نمایش قرار دادن، پیشنهاد کردن، انتظار داشتن، دراز کردن، جلوگذاردن، مطرح کردن، طرح کردن، تقدیم کردن، رواج دادن، قرار دادن، گذاشتن، انداختن، تسلیم شدن، گردن نهادن، تسلیم کردن، مطیع شدن، پیشنهاد دادن، حساس بودن، ترد کردن، لطیف کردن، زاییدن، بسط دادن، ایجاد کردن، عمل اوردن