انرژی
licenseمعنی کلمه انرژی
معنی واژه انرژی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- توان، كارمايه 2- حال، قدرت | ||
انگلیسی | energy, vigor, zip, vim, might, zing, vigour | ||
عربی | طاقة، حيوية، مقدرة، فعال، نشاط | ||
ترکی | enerji | ||
فرانسوی | Énergie | ||
آلمانی | energie | ||
اسپانیایی | energía | ||
ایتالیایی | energia | ||
مرتبط | نیرو، کارمایه، توانایی، زور، قوه فعلیه، نیرومندی، زیپ، فشار، گرمی، جیغ شدید و تند، صدایی شبیه جیغ | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "انرژی" در زبان فارسی به معنای توانایی انجام کار یا تولید حرکت است و به معنای انرژی در علوم مختلف مانند فیزیک، شیمی و زیستشناسی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به بعضی از قواعد و نکات نگارشی که به کارگیری این کلمه را تسهیل میکنند، اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوانید در استفاده از کلمه "انرژی" در نوشتهها و مقالههای خود به دقت عمل کنید. | ||
واژه | انرژی | ||
معادل ابجد | 268 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'enerži | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [فرانسوی: énergie] (فیزیک) | ||
مختصات | (فره ) | ||
آواشناسی | 'enerZi | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی انرژی | ||
پخش صوت |
کاربری - نیرو - پرکاری - کارمایه کلمه "انرژی" در زبان فارسی به معنای توانایی انجام کار یا تولید حرکت است و به معنای انرژی در علوم مختلف مانند فیزیک، شیمی و زیستشناسی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به بعضی از قواعد و نکات نگارشی که به کارگیری این کلمه را تسهیل میکنند، اشاره میکنم: نوشتار صحیح: کلمه "انرژی" به همین شکل نوشته میشود. در نوشتار رسمی و علمی، استفاده از این کلمه به همان فرم توصیه میشود. تلفظ: تلفظ این کلمه به صورت "انرژی" است و باید به آن نکته توجه کرد. جمعسازی: جمع "انرژی" به صورت "انرژیها" خواهد بود. این نکته در نوشتار علمی و مقالات مهم است. استفاده در جملات: این کلمه میتواند به عنوان اسم در جملات مختلف به کار رود، مثلاً: نکات علمی و فنی: در متون علمی، میتوانید به انواع انرژیها (مانند انرژی مکانیکی، انرژی الکتریکی، انرژی شیمیایی و...) نیز اشاره کنید. با رعایت این نکات، میتوانید در استفاده از کلمه "انرژی" در نوشتهها و مقالههای خود به دقت عمل کنید.
1- توان، كارمايه
2- حال، قدرت
energy, vigor, zip, vim, might, zing, vigour
طاقة، حيوية، مقدرة، فعال، نشاط
enerji
Énergie
energie
energía
energia
نیرو، کارمایه، توانایی، زور، قوه فعلیه، نیرومندی، زیپ، فشار، گرمی، جیغ شدید و تند، صدایی شبیه جیغ