قرارداد
licenseمعنی کلمه قرارداد
معنی واژه قرارداد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | پيمان، پيمان نامه، عهدنامه، قولنامه، كنترات، معاهده، مقاوله، مقاوله نامه، مواضعه، ميثاق | ||
انگلیسی | contract, agreement, convention, treaty, indenture, bond, stipulation | ||
عربی | عقد، تقلص، خطبة، انكمش، خطب، ضيق، قصر، التقط، عدى، قلص، انقبض، تعاقد، اتفاقية، تعهد، كلمة مرخمة، مرخم | ||
ترکی | sözleşme | ||
فرانسوی | contracter | ||
آلمانی | vertrag | ||
اسپانیایی | contrato | ||
ایتالیایی | contrarre | ||
مرتبط | عقد، پیمان، مقاطعه، کنترات، موافقت، توافق، سازش، مجمع، پیمان نامه، هم ایش، هم ایی، انجمن، عهد، عهد نامه، سند دو نسخهای، دوتاسازی، سیاهه رسمی زدندانهگذاری، اوراق قرضه، رابطه، پیوستگی، ضمانت، قید، شرط ضمن عقد، تصریح، قرار | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "قرارداد" بهطور کلی در زبان فارسی به معنای توافقنامهای است که بین دو یا چند طرف امضا میشود و شامل شرایط و مقررات ویژهای میباشد. در استفاده از این کلمه، برخی نکات نگارشی و قواعد فارسی باید رعایت شود:
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "قرارداد" بهدرستی و بهطور مؤثر در نگارشها استفاده کرد. | ||
واژه | قرارداد | ||
معادل ابجد | 510 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
تلفظ | qarārdād | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی. فارسی] | ||
مختصات | ( ~ .) [ ع - فا. ] (اِمر.) | ||
آواشناسی | qarArdAd | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی قرارداد | ||
پخش صوت |
پیمان نامه - پیمان کلمه "قرارداد" بهطور کلی در زبان فارسی به معنای توافقنامهای است که بین دو یا چند طرف امضا میشود و شامل شرایط و مقررات ویژهای میباشد. در استفاده از این کلمه، برخی نکات نگارشی و قواعد فارسی باید رعایت شود: نوشتار صحیح: کلمه "قرارداد" همیشه بهصورت نوشته شده و جداگانه یا ترکیبی صحیح است. بنابراین، باید از نوشتن آن به صورت نادرست مانند "قرارداد" با فاصله یا جدا کردن بخشها خودداری کرد. نحوه استفاده: این کلمه را میتوان بهعنوان اسم استفاده کرد و در جملات به شکلهای مختلف به کار برد. بهعنوان مثال: قید زمان و مکان: اگر در متن نیاز به اشاره به زمان یا مکان خاصی باشد، باید در جملات بهدرستی آن را لحاظ کرد. بهعنوان مثال: استفاده در جملات شرطی: گاهی میتوان از "قرارداد" در جملات شرطی نیز استفاده کرد. بهعنوان مثال: اجتناب از تکرار غیرضروری: در متون طولانی باید سعی شود از تکرار نام "قرارداد" خودداری کرد و به جای آن میتوان از ضمایر یا عبارات جایگزین استفاده کرد. با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "قرارداد" بهدرستی و بهطور مؤثر در نگارشها استفاده کرد.
پيمان، پيمان نامه، عهدنامه، قولنامه، كنترات، معاهده، مقاوله، مقاوله نامه، مواضعه، ميثاق
contract, agreement, convention, treaty, indenture, bond, stipulation
عقد، تقلص، خطبة، انكمش، خطب، ضيق، قصر، التقط، عدى، قلص، انقبض، تعاقد، اتفاقية، تعهد، كلمة مرخمة، مرخم
sözleşme
contracter
vertrag
contrato
contrarre
عقد، پیمان، مقاطعه، کنترات، موافقت، توافق، سازش، مجمع، پیمان نامه، هم ایش، هم ایی، انجمن، عهد، عهد نامه، سند دو نسخهای، دوتاسازی، سیاهه رسمی زدندانهگذاری، اوراق قرضه، رابطه، پیوستگی، ضمانت، قید، شرط ضمن عقد، تصریح، قرار