اطاعت
licenseمعنی کلمه اطاعت
معنی واژه اطاعت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | امتثال، انقياد، بندگي، پيروي، تابعيت، تمكين، خدمتكاري، طاعت، فرمانبرداري، فرمانبري، متابعت، مطاوعت | ||
متضاد | نافرماني | ||
انگلیسی | obedience, submission, subordination, subjugation | ||
عربی | طاعة، امتثال، رضوخ، قنوت، أمر خطي | ||
ترکی | itaat | ||
فرانسوی | obéissance | ||
آلمانی | gehorsam | ||
اسپانیایی | obediencia | ||
ایتالیایی | obbedienza | ||
مرتبط | تمکین، فرمان برداری، خشوع، حرف شنوی، تسلیم، واگذاری، انقیاد، تفویض، تابع، تبعیت، مادونی، مرئوسي، مطیع سازی، مقهور سازی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "اطاعت" یک اسم است که به معنای پیروی و تبعیت از دستورات، قوانین یا اوامر دیگران به کار میرود. در نوشتار و استفاده از این واژه، میتوان به چند نکته توجه کرد:
با رعایت این نکات، میتوان به درستی و بهطور مؤثر از کلمه "اطاعت" در نوشتهها و مکالمات استفاده کرد. | ||
واژه | اطاعت | ||
معادل ابجد | 481 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'etā'at | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: اطاعة] | ||
مختصات | (اِمص .) | ||
آواشناسی | 'etA'at | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی اطاعت | ||
پخش صوت |
پیروی - فرمانبرداری - گردن نهادن کلمه "اطاعت" یک اسم است که به معنای پیروی و تبعیت از دستورات، قوانین یا اوامر دیگران به کار میرود. در نوشتار و استفاده از این واژه، میتوان به چند نکته توجه کرد: نحوه نوشتن: "اطاعت" به همین شکل نوشته میشود و تنها در صورتهای جمع، میتوان از "اطاعات" استفاده کرد (هرچند که کاربرد آن کمتر رایج است). قید و صفت: برای تشریح و توصیف بیشتری میتوان از صفات و قیدهای مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال: "اطاعت کامل"، "اطاعت بی چون و چرا". فعل مرتبط: وقتی صحبت از اطاعت میشود، ممکن است بخواهید فعلهایی نظیر "پیروی کردن"، "تبعیت کردن" یا "عمل کردن به" را نیز به کار ببرید. استفاده در جملات: با رعایت این نکات، میتوان به درستی و بهطور مؤثر از کلمه "اطاعت" در نوشتهها و مکالمات استفاده کرد.
امتثال، انقياد، بندگي، پيروي، تابعيت، تمكين، خدمتكاري، طاعت، فرمانبرداري، فرمانبري، متابعت، مطاوعت
نافرماني
obedience, submission, subordination, subjugation
طاعة، امتثال، رضوخ، قنوت، أمر خطي
itaat
obéissance
gehorsam
obediencia
obbedienza
تمکین، فرمان برداری، خشوع، حرف شنوی، تسلیم، واگذاری، انقیاد، تفویض، تابع، تبعیت، مادونی، مرئوسي، مطیع سازی، مقهور سازی