عاقل
licenseمعنی کلمه عاقل
معنی واژه عاقل
'āqel
wise
|
عاقل
مترادف:
باهوش، بخرد، تيزهوش، حكيم، خردمند، دانا، ذكي، رشيد، زيرك، فهميده، لبيب، هوشمند، هوشيار
متضاد:
جاهل، نادان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت) [عربی]
مختصات:
(ق ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
'Aqel
منبع:
فرهنگ واژههای سره
معادل ابجد:
201
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
wise | sober , sage , canny , gash , oracular , witty , sapiential
ترکی
bilge
فرانسوی
sage
آلمانی
weise
اسپانیایی
inteligente
ایتالیایی
saggio
عربی
حكيم | ذكي , حصيف , ذو عقل , منتبه ل , واع , واسع الأفق , من ناحية , في إتجاه , طريقة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "عاقل" در زبان فارسی به معنای فردی با هوش، درک و خرد است. در استفاده از این کلمه و نگارش آن، چند نکته و قاعده را باید مدنظر داشت:
-
نحو: "عاقل" معمولاً به عنوان صفت و در توصیف اسمها به کار میرود. به عنوان مثال:
- مرد عاقل
- زن عاقل
-
تطابق: صفت "عاقل" باید با اسم متناسب خود از نظر نوع و تعداد هماهنگ باشد. به عنوان مثال:
- دانشجوی عاقل (مفرد مذکر)
- دانشجویان عاقل (جمع مذکر)
- دانشجویان عاقل (جمع مؤنث)
-
استعاره و مجاز: در زبان فارسی، ممکن است از "عاقل" به صورت مجازی برای توصیف ویژگیهای مثبت دیگر افراد یا اشیا استفاده شود. مانند:
- این تصمیم عاقلانه بود.
-
قید و صفات: برای تأکید بیشتر بر ویژگی "عاقل"، میتوان از قیدهای توصیفی دیگر نیز بهره برد. به عنوان مثال:
- او بسیار عاقل است.
-
نوشتار صحیح: در نگارش، توجه به املای صحیح کلمه "عاقل" ضروری است و باید به صورت درست و بدون هیچ گونه اشتباهی نوشته شود.
- آزمایش شعری و ادبی: در اشعار و نثرهای ادبی نیز کلمه "عاقل" به طور گستردهای استفاده میشود و میتواند احساسات و معانی عمیقتری را به همراه داشته باشد.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "عاقل" به درستی در زبان فارسی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او همیشه در اتخاذ تصمیماتش عاقلانه عمل میکند و به همین خاطر هرگز پشیمان نمیشود.
- عاقل بودن به معنای دانستن تفاوت بین درست و نادرست است و اجرای آن در عمل میتواند زندگی ما را تغییر دهد.
- در شرایط سخت، تنها یک انسان عاقل میتواند راه حلهای مناسب را پیدا کند و دیگران را راهنمایی کند.