طالب
licenseمعنی کلمه طالب
معنی واژه طالب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اسم، جوينده، خواهنده، خواهان، خواستار، مايل ، محصل، تلميذ، طلبه ، سالك | ||
متضاد | مطلوب استاد پير، مريد، مرشد | ||
انگلیسی | demanding, aspirant, wishing, searching, appetent, emulous, wishful, applicant, cadet, taliban | ||
عربی | كثير المطالب، ملح، مطالبة | ||
ترکی | talib | ||
فرانسوی | talib | ||
آلمانی | talib | ||
اسپانیایی | talibán | ||
ایتالیایی | talib | ||
مرتبط | سخت، مبرم، مصر، ارزومند، حروف حلقی، مایل، چیزی که ارزو میشود، پویا، مشتاق، رشک برنده، متقاضی، داوطلب، درخواستگر، تقاضا کننده، دانشجوی دانشکده افسری | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "طالب" در زبان فارسی به معنای "خواهان" یا "در جستجوی" استفاده میشود و میتواند به عنوان اسم یا صفت به کار رود. در نگارش و استفاده از این کلمه، قواعد زیر را میتوان مد نظر قرار داد:
به طور خلاصه، هنگام استفاده از "طالب"، به ترتیب و معنا در جملات دقت کنید و از قواعد نگارشی و نحوی پیروی کنید. | ||
واژه | طالب | ||
معادل ابجد | 42 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | tāleb | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی، جمع: طُلاّب و طَلَبَة] | ||
مختصات | (لِ) [ ع . ] (اِفا.) | ||
آواشناسی | tAleb | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی طالب | ||
پخش صوت |
جوینده - دانشجو - پژوهنده کلمه "طالب" در زبان فارسی به معنای "خواهان" یا "در جستجوی" استفاده میشود و میتواند به عنوان اسم یا صفت به کار رود. در نگارش و استفاده از این کلمه، قواعد زیر را میتوان مد نظر قرار داد: استفاده در جملات: کلمه "طالب" میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا صفت در جملات به کار برود. مثلاً: نقاطگذاری: در متنها و جملات، باید به قوانین نگارشی دقت شود. کلمه "طالب" باید به درستی و با توجه به محل آن در جمله، جایی که قرار میگیرد به کار رود. رسمالخط: "طالب" به صورت معمول در ارجاعات به افراد یا گروههایی که در جستجوی دانش، علم یا دیگر موارد هستند، به کار میرود. به عنوان مثال: صرف و نحو: در فارسی، ممکن است "طالب" دچار تحولات صرفی شود، مانند "طالبان" (جمع آن) که به گروهی از افراد اشاره دارد. ترکیبها: "طالب" میتواند در ترکیبهای مختلف نیز به کار رود. مثلاً: به طور خلاصه، هنگام استفاده از "طالب"، به ترتیب و معنا در جملات دقت کنید و از قواعد نگارشی و نحوی پیروی کنید.
اسم، جوينده، خواهنده، خواهان، خواستار، مايل ، محصل، تلميذ، طلبه ، سالك
مطلوب استاد پير، مريد، مرشد
demanding, aspirant, wishing, searching, appetent, emulous, wishful, applicant, cadet, taliban
كثير المطالب، ملح، مطالبة
talib
talib
talib
talibán
talib
سخت، مبرم، مصر، ارزومند، حروف حلقی، مایل، چیزی که ارزو میشود، پویا، مشتاق، رشک برنده، متقاضی، داوطلب، درخواستگر، تقاضا کننده، دانشجوی دانشکده افسری