شریک
licenseمعنی کلمه شریک
معنی واژه شریک
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- انباز، حصه دار، سهيم، شريك المال، مشارك، همباز، ه مبخش 2- همدست، همكار | ||
انگلیسی | partner, associate, participant, sharer, joint, copartner, accessory, colleague, half, comrade, consort, coparcener, pal, yokefellow, accessorial | ||
عربی | شريك، رفيق، زوج، زوج قرين، زوجة، شارك | ||
ترکی | ortak | ||
فرانسوی | partenaire | ||
آلمانی | partner | ||
اسپانیایی | pareja | ||
ایتالیایی | compagno | ||
مرتبط | همسر، یار، سهیم، پا، معاون، عضو پیوسته، رفیق، هم دست، شرکت کننده، همراه، سهم دار، مفصل، درزه، بند، خط اتصال، لولا، سهیم وشریک در تجارت وغیره، منضمات، لوازم فرعی، نمايات و نتايج، لوازم یدکی، هم قطار، هم کار، نیمه، نیمی، نیم، نصف، نصفه، مانوس، مصاحب، شریک مشاع، دارای حق مشاع، بابا، هم تراز، شریک زندگی، فرعی، مربوط بمعاون جرم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "شریک" در فارسی به معنای همکار، همزیست یا کسی است که در یک فعالیت، کسبوکار یا مسئولیت با دیگران شریک است. برای استفاده درست از این کلمه و نگارش صحیح آن، میتوان به چند نکته اشاره کرد:
این نکات میتوانند به شما در نوشتن و استفاده از کلمه "شریک" در جملهها کمک کنند. | ||
واژه | شریک | ||
معادل ابجد | 530 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | šarik | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی، جمع: شُرکاء] | ||
مختصات | (شَ) [ ع . ] (ص .) | ||
آواشناسی | Sarik | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی شریک | ||
پخش صوت |
انباز - هم سود - همدست - همکار - هنباز کلمه "شریک" در فارسی به معنای همکار، همزیست یا کسی است که در یک فعالیت، کسبوکار یا مسئولیت با دیگران شریک است. برای استفاده درست از این کلمه و نگارش صحیح آن، میتوان به چند نکته اشاره کرد: نحوهی نوشتار: کلمه "شریک" به صورت صحیح با حروف "ش"، "ا"، "ر"، "یک" نوشته میشود و در آن نباید از حروف دیگر استفاده کرد. جنس و تعداد: ترکیبها: "شریک" میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود و اصطلاحات جدیدی بسازد. به عنوان مثال: حروف اضافه: هنگام استفاده از حرف اضافه، باید توجه داشته باشید که "شریک" با حرف اضافه "با" یا "در" به کار میرود: این نکات میتوانند به شما در نوشتن و استفاده از کلمه "شریک" در جملهها کمک کنند.
1- انباز، حصه دار، سهيم، شريك المال، مشارك، همباز، ه مبخش
2- همدست، همكار
partner, associate, participant, sharer, joint, copartner, accessory, colleague, half, comrade, consort, coparcener, pal, yokefellow, accessorial
شريك، رفيق، زوج، زوج قرين، زوجة، شارك
ortak
partenaire
partner
pareja
compagno
همسر، یار، سهیم، پا، معاون، عضو پیوسته، رفیق، هم دست، شرکت کننده، همراه، سهم دار، مفصل، درزه، بند، خط اتصال، لولا، سهیم وشریک در تجارت وغیره، منضمات، لوازم فرعی، نمايات و نتايج، لوازم یدکی، هم قطار، هم کار، نیمه، نیمی، نیم، نصف، نصفه، مانوس، مصاحب، شریک مشاع، دارای حق مشاع، بابا، هم تراز، شریک زندگی، فرعی، مربوط بمعاون جرم