طاق
licenseمعنی کلمه طاق
معنی واژه طاق
tāq
vault
|
طاق
مترادف:
1-اسم
2- درگاه، سقف
3- رف، طاقچه
4- رواق
5- آسمان، فلك، سپهر
6- ايوان
7- انحنا، خميدگي،
8-
9- تاك، رز، مو،
10- قوس، وتر
11- تاق، تك، تنها، فرد، يگانه، يكتا
متضاد:
جفت
1- ردا، طيلسان
2- تا، لنگه
3- زيتون
4- تا، دست، طاقه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت، قید) [معرب، مٲخوذ از فارسی: تک]
مختصات:
(اِ.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
tAq
منبع:
فرهنگ واژههای سره
معادل ابجد:
110
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
vault | arch , roof , cupola , dome , odd number , one piece , big top , tent , welkin
ترکی
kemer
فرانسوی
l'arc
آلمانی
der bogen
اسپانیایی
el arco
ایتالیایی
l'arco
عربی
المنحنى
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "طاق" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد و بسته به زمینه مورد استفاده، ممکن است دستور زبان و نگارشی خاصی را دنبال کند. در ادامه به بررسی این کلمه و برخی از قواعد مرتبط با آن میپردازیم:
-
معنا:
- "طاق" به معنای قوس و یا سازهای که بر روی آن بار قرار میگیرد، استفاده میشود. همچنین میتوان به معنای "طاقچه" یا "سرپناه" نیز اشاره کرد.
-
نحو:
- این کلمه میتواند به عنوان اسم در جمله به کار برود و معمولاً فاعل، مفعول یا مضافالیه باشد.
- مثلاً: "طاق در معماری ایرانی بسیار مهم است."
-
صرف و نحو:
- "طاق" یک اسم غیرمفرد است و در حالت جمع به "طاقها" تبدیل میشود.
-
کاربرد در جملات:
- جملات را میتوان با این کلمه ساخت. مثلاً:
- "طاقهای زیبا در این مسجد به چشم میخورند."
- "معماری این طاق بسیار هنرمندانه است."
- جملات را میتوان با این کلمه ساخت. مثلاً:
-
توجه به کلمات هممعنی:
- به کار بردن کلمات هممعنی یا مترادف برای تنوع در نوشتار میتواند مفید باشد. مانند "قوس"، "سازه"، "سرپناه" و ...
- نگارش:
- در نگارش باید به نگارش درست و صحیح کلمات توجه شود. مثلاً باید دقت کرد که "طاق" با الفاظ دیگر اشتباه نشود.
با رعایت این قواعد، میتوان از کلمه "طاق" به طور صحیح و مؤثر در متون مختلف استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- طاقهای قدیمی این بنا نشاندهنده سبک معماری بینظیر آن دوره هستند.
- در زیر طاق بزرگ مسجد، احساس آرامش خاصی به من دست داد.
- هنرمندان با استفاده از کاشیهای رنگی، طاقهای زیبا و جذابی را طراحی کردهاند.