کافی
licenseمعنی کلمه کافی
معنی واژه کافی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بسنده، بس، مشبع، مكفي، وافي 2- باكفايت | ||
انگلیسی | enough, sufficient, adequate | ||
عربی | كاف، واف، تماما، إلى حد كاف، إلى حد مقبول، إلى حد واف، مقدار كاف، كافٍ | ||
مرتبط | باندازه ء کافی، بقدر کفایت، شایسته، قانع، صلاحیت دار، متناسب، مناسب، مساوی، لایق | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کافی" در زبان فارسی به معنی "کفایت کننده" یا "کافی بودن" است و در متون مختلف به کار میرود. در زیر نکاتی دربارهی قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است:
به طور کلی، رعایت قواعد نگارشی و املایی در استفاده از این کلمه کمک میکند تا پیام به صورت واضح و درست منتقل شود. | ||
واژه | کافی | ||
معادل ابجد | 111 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | [kāfi] | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (اِفا.) | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی کافی | ||
پخش صوت |
بسنده - بایسته - بس کلمه "کافی" در زبان فارسی به معنی "کفایت کننده" یا "کافی بودن" است و در متون مختلف به کار میرود. در زیر نکاتی دربارهی قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است: نحوه نوشتن: کلمه "کافی" باید به صورت صحیح و بدون غلط املایی نوشته شود. جنس کلمه: "کافی" به عنوان یک صفت به کار میرود و میتواند به صورتهای مؤنث و مذکر در جملات استفاده شود. ترکیب با دیگر کلمات: "کافی" میتواند به عنوان صفت قبل از اسم یا بعد از فعل به کار برود. به عنوان مثال: نقش در جمله: این کلمه معمولاً برای توصیف مقدار یا کیفیت چیزی استفاده میشود و میتواند به عنوان صفت توصیفی در جملات به کار رود. به طور کلی، رعایت قواعد نگارشی و املایی در استفاده از این کلمه کمک میکند تا پیام به صورت واضح و درست منتقل شود.
1- بسنده، بس، مشبع، مكفي، وافي
2- باكفايت
enough, sufficient, adequate
كاف، واف، تماما، إلى حد كاف، إلى حد مقبول، إلى حد واف، مقدار كاف، كافٍ
باندازه ء کافی، بقدر کفایت، شایسته، قانع، صلاحیت دار، متناسب، مناسب، مساوی، لایق