تحقیقات

معنی کلمه تحقیقات

معنی واژه تحقیقات

معنیبررسی‌ها - پژوهش‌ها
انگلیسیresearch, investigation, inquiry, scholarship, probe, verification, quest, scrutiny, ascertainment, rummage, fishing expedition, disquisition, researches
عربیبحث، قام ببحث، دراسة، بحث علمي، تفتيش دقيق
ترکیaraştırmalar
فرانسویrecherches
آلمانیforscht
اسپانیاییinvestiga
ایتالیاییricerche
مرتبطپژوهش، تحقیق، کاوش، تفحص، تتبع، تجسس، رسیدگی، سراغ، باز جویی، پرس و جو، استعلام، پرسش، جستار، دانش، فضیلت، کمک هزینه دانشجویی، فضل وکمال، مستمری، کاوشگر، میله، میله استحکام، تایید، تصدیق، ممیزی، مقابله، جستجو، طلب، جویش، بررسی، بررسی دقیق، موشکافی، مداقه، اثبات، بازرسی کشتی، اغتشاش، اشفتگی، بازپرسی قانونی، استنطاق، مقاله

یكى من كه شاهم جهان را بداد  دگر نیز فرزند فرخ نژاد