جرم
licenseمعنی کلمه جرم
معنی واژه جرم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اثم، بزه، تقصير، جسم، جنايت، جنحه، حرج، خطا، خلاف، گناه، معصيت | ||
انگلیسی | mass, crime, guilt, body, misdeed, delict | ||
عربی | كتلة، قداس، جسم، مقدار كبير، جرم، مرتفعات، جماعي، ضخم، كتل، تكتل، تجمع، جمهر | ||
ترکی | yığın | ||
فرانسوی | masse | ||
آلمانی | masse | ||
اسپانیایی | masa | ||
ایتالیایی | massa | ||
مرتبط | توده، انبوه، حجم، توده مردم، مراسم عشاء ربانی، جنایت، تبه کاری، تقصیر، مجرمیت، بدن، بدنه، اندام، لاشه، بدکرداری، سوء عمل | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "جرم" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است، از جمله در علوم طبیعی مانند فیزیک و همچنین در علوم انسانی مانند حقوق. برای نوشتن صحیح و استفاده مناسب از این کلمه، توجه به نکات زیر مفید است:
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "جرم" به طور مؤثر و صحیح در نوشتهها استفاده کرد. | ||
واژه | جرم | ||
معادل ابجد | 243 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | jorm | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: اَجرام] | ||
مختصات | (جِ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | jerm | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی جرم | ||
پخش صوت |
گناه - بزه - لغزش - زنگ - بزهکاری - چگالی - غند - لرد کلمه "جرم" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است، از جمله در علوم طبیعی مانند فیزیک و همچنین در علوم انسانی مانند حقوق. برای نوشتن صحیح و استفاده مناسب از این کلمه، توجه به نکات زیر مفید است: معنا: در حقوق، "جرم" به اعمالی اطلاق میشود که مخالف قانون هستند و برای آنها مجازات تعیین شده است. در فیزیک نیز به معنای مقدار ماده در یک جسم به کار میرود. نحوه نوشتن: کلمه "جرم" به صورت صحیح و بدون اعرابگذاری (اگر در متنی که نیاز به اعرابگذاری نیست) نوشته میشود. ترکیبها: این کلمه میتواند با عبارات و ترکیبات مختلفی به کار رود، نظیر "جرم و جنایت"، "جرم شناسی"، "جرم طبیعی" و غیره. قواعد نگارشی: با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "جرم" به طور مؤثر و صحیح در نوشتهها استفاده کرد.
اثم، بزه، تقصير، جسم، جنايت، جنحه، حرج، خطا، خلاف، گناه، معصيت
mass, crime, guilt, body, misdeed, delict
كتلة، قداس، جسم، مقدار كبير، جرم، مرتفعات، جماعي، ضخم، كتل، تكتل، تجمع، جمهر
yığın
masse
masse
masa
massa
توده، انبوه، حجم، توده مردم، مراسم عشاء ربانی، جنایت، تبه کاری، تقصیر، مجرمیت، بدن، بدنه، اندام، لاشه، بدکرداری، سوء عمل