صعب
licenseمعنی کلمه صعب
معنی واژه صعب
sa'b
difficult
|
صعب
مترادف:
بغرنج، دشخوار، دشوار، سخت، شاق، غامض، مشكل، معقد، مغلق
متضاد:
سهل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی]
مختصات:
(صَ) [ ع . ] (ق .)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
sa'b
منبع:
فرهنگ واژههای سره
معادل ابجد:
162
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
difficult | unwieldy , better
ترکی
zor
فرانسوی
difficile
آلمانی
schwierig
اسپانیایی
difícil
ایتالیایی
difficile
عربی
عسير | صعب , معقد , عويص , صعب الإرضاء
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «صعب» در زبان فارسی به معنی دشوار و سخت است. در استفاده از این کلمه، باید به چند نکته توجه کنیم:
-
معنا و مفهوم: کلمه «صعب» در معنای دشواری یا سختی بهکار میرود و در متون ادبی و رسمی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد.
-
نحوه استفاده: معمولاً «صعب» در جملات بهعنوان صفت به کار میرود. به عنوان مثال:
- «این مسئله بسیار صعب است».
- «عبور از این کوهها صعب و خطرناک است».
-
نکات نگارشی:
- هنگام استفاده از «صعب»، لازم است دقت کنید که با سایر کلمات بهدرستی ترکیب شود و مفهوم جمله را تغییر ندهد.
- بهدلیل مختص بودن این کلمه، بهتر است از آن در متون رسمی و ادبی استفاده کرد تا باعث ابهام در فهم مطلب نشود.
- اشتباهات رایج: از آنجا که «صعب» یک کلمه ادبی است، گاهی افراد بهجای آن از کلمات سادهتر همچون «سخت» استفاده میکنند. در نگارش، بهتر است موقعیتی که در آن کلمه «صعب» قرار میگیرد، مناسب و منطبق با لحن کلی متن باشد.
به طور کلی، «صعب» یک کلمه فاخر و ادبی است که در نگارش و بیان رسمی میتواند به غنای مطلب کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- یادگیری زبانهای جدید ممکن است در ابتدا برای بعضی افراد صعب به نظر برسد، اما با تمرین مداوم آسانتر میشود.
- پروژهای که به ما محول شد، بهخاطر پیچیدگیهایش واقعاً صعب و زمانبر بود.
- در شرایط سخت و ناپایدار، تصمیمگیریهای صعبی باید انجام شود تا از بحران جلوگیری کنیم.