حرفه
licenseمعنی کلمه حرفه
معنی واژه حرفه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | پيشه، شغل، صناعت، صنعت، عمل، كار، كسب، مشغله | ||
انگلیسی | profession, business, vocation, occupation, trade, pursuit, mystery, avocation, carrier, metier, the profession | ||
عربی | مهنة، حرفة، صنعة، إعلان، إيمان مجاهر به، إعلان إيمانه، جاهر بإيمانه، أهل المهنة الواحدة | ||
ترکی | meslek | ||
فرانسوی | la profession | ||
آلمانی | der beruf | ||
اسپانیایی | la profesión | ||
ایتالیایی | la professione | ||
مرتبط | پیشه، اعتراف، اقرار، سوگند ملایم، تجارت، بنگاه، کار و کسب، کاسبی، داد و ستد، کار، حرفهای، احضار، اشغال، اشتغال، تصرف، بازرگانی، مبادله کالا، تعقیب، دنبال، پیگرد، تعاقب، راز، معما، سر، رمز، هنر، سرگرمی، کار فرعی، مشغولیت، کار جزیی، حامل، حمال، حامل میکرب، دستگاه کاریر، موج حام-ل، کسب، رویه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حرفه" در زبان فارسی به معنای شغل، کار، یا فعالیتی است که فرد بهصورت تخصصی و حرفهای انجام میدهد. در کاربرد این کلمه و نگارش آن، مواردی وجود دارد که میتواند در نوشتار و بیان شما تأثیرگذار باشد:
با رعایت این اصول، میتوانید بهطور مؤثری از کلمه "حرفه" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | حرفه | ||
معادل ابجد | 293 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | herfe | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: حرفَة، جمع: حِرَف] ‹حرفت› | ||
مختصات | (حِ فِ) [ ع . حرفة ] (اِ.) | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی حرفه | ||
پخش صوت |
پیشه - شگرد - کار کلمه "حرفه" در زبان فارسی به معنای شغل، کار، یا فعالیتی است که فرد بهصورت تخصصی و حرفهای انجام میدهد. در کاربرد این کلمه و نگارش آن، مواردی وجود دارد که میتواند در نوشتار و بیان شما تأثیرگذار باشد: معنا و مفهوم: کلمه "حرفه" به شغل یا کار خاصی اطلاق میشود که فرد برای تأمین معیشت خود بهطور منظم انجام میدهد. مثلاً: "حرفهام معلمی است." نقش کلمه در جمله: "حرفه" میتواند در نقش اسم ظاهر شود و معمولاً بهعنوان فاعل، مفعول یا مضافالیه در جملات به کار رود. مثلاً: "وی حرفهاش را تغییر داد." جمعسازی: جمع "حرفه" به "حرفهها" تغییر مییابد. به عنوان مثال: "حرفههای مختلفی در جامعه وجود دارد." ترکیبهای معمول: این کلمه میتواند به همراه صفتها یا حروف اضافه به کار رود. مثالها شامل: "حرفه مناسب"، "حرفه آزاد"، "در حرفه خود" نکات نگارشی: با رعایت این اصول، میتوانید بهطور مؤثری از کلمه "حرفه" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
پيشه، شغل، صناعت، صنعت، عمل، كار، كسب، مشغله
profession, business, vocation, occupation, trade, pursuit, mystery, avocation, carrier, metier, the profession
مهنة، حرفة، صنعة، إعلان، إيمان مجاهر به، إعلان إيمانه، جاهر بإيمانه، أهل المهنة الواحدة
meslek
la profession
der beruf
la profesión
la professione
پیشه، اعتراف، اقرار، سوگند ملایم، تجارت، بنگاه، کار و کسب، کاسبی، داد و ستد، کار، حرفهای، احضار، اشغال، اشتغال، تصرف، بازرگانی، مبادله کالا، تعقیب، دنبال، پیگرد، تعاقب، راز، معما، سر، رمز، هنر، سرگرمی، کار فرعی، مشغولیت، کار جزیی، حامل، حمال، حامل میکرب، دستگاه کاریر، موج حام-ل، کسب، رویه