شرح
licenseمعنی کلمه شرح
معنی واژه شرح
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بسط، بيان، تاويل، تشريح، تعبير، تعريف، تفسير، تفصيل، توصيف، توضيح، گزارش، وصف | ||
انگلیسی | description, explanation, account, exposition, statement, narrative, story, interpretation, footnote, legend, delineation, sketch, gloss, recitation, treatise, geography, tale, innuendo, circumstance, presentment, relation, relational | ||
عربی | وصف، تفصيل، نوع، نعت، تصوير، ضرب، رسم | ||
ترکی | tanım | ||
فرانسوی | description | ||
آلمانی | beschreibung | ||
اسپانیایی | descripción | ||
ایتالیایی | descrizione | ||
مرتبط | توصیف، تعریف، تشریح، اتصاف، توضیح، توجیه، تفسیر، بیان، حساب، صورت حساب، خبر، حکایت، نمایشگاه، تقریر، عرضه، بیانیه، اعلامیه، گفته، اظهار، روایت، داستان، قصه، سرگذشت، تعبیر، ترجمه، تبصره، زیر نگاشت، یادداشت ته صفحه، افسانه، نوشته روی سکه ومدال، نقش، علائم واختصارات، خط، طرح، تصویر، طرح اولیه، خلاصه، زمینه، مسوده، تاویل، حاشیه، نرمی، صافی، ذکر، از بر خوانی، از حفظ خوانی، بازگو نمودن درس حفظی، رساله، مقاله، دانش نویسه، جغرافیا، جغرافی، علم جغرافیا، کنایه، معنی، اشاره، ادا کردن، چگونگی، امر، حال، شرایط محیط، تفصیل، ارائه، نمایش، حضور، طرز نمایش، رابطه، ارتباط، نسبت، وابستگی، مناسبت، رابطهای، کارها، وابسته به نسبت یا خویشی | ||
واژه | شرح | ||
معادل ابجد | 508 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | šarh | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی، جمع: شُرُوح] | ||
مختصات | (شَ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | Sarh | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی شرح | ||
پخش صوت |
روشنگری - گزارش - بازگویی - آشکاری - ریز - زند - فرانمون - گزاره
بسط، بيان، تاويل، تشريح، تعبير، تعريف، تفسير، تفصيل، توصيف، توضيح، گزارش، وصف
description, explanation, account, exposition, statement, narrative, story, interpretation, footnote, legend, delineation, sketch, gloss, recitation, treatise, geography, tale, innuendo, circumstance, presentment, relation, relational
وصف، تفصيل، نوع، نعت، تصوير، ضرب، رسم
tanım
description
beschreibung
descripción
descrizione
توصیف، تعریف، تشریح، اتصاف، توضیح، توجیه، تفسیر، بیان، حساب، صورت حساب، خبر، حکایت، نمایشگاه، تقریر، عرضه، بیانیه، اعلامیه، گفته، اظهار، روایت، داستان، قصه، سرگذشت، تعبیر، ترجمه، تبصره، زیر نگاشت، یادداشت ته صفحه، افسانه، نوشته روی سکه ومدال، نقش، علائم واختصارات، خط، طرح، تصویر، طرح اولیه، خلاصه، زمینه، مسوده، تاویل، حاشیه، نرمی، صافی، ذکر، از بر خوانی، از حفظ خوانی، بازگو نمودن درس حفظی، رساله، مقاله، دانش نویسه، جغرافیا، جغرافی، علم جغرافیا، کنایه، معنی، اشاره، ادا کردن، چگونگی، امر، حال، شرایط محیط، تفصیل، ارائه، نمایش، حضور، طرز نمایش، رابطه، ارتباط، نسبت، وابستگی، مناسبت، رابطهای، کارها، وابسته به نسبت یا خویشی