کبد
licenseمعنی کلمه کبد
معنی واژه کبد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی، جمع: اکباد و کبود] (زیستشناسی)
مختصات:
(کَ بِ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
kabed
منبع:
فرهنگ واژههای سره
معادل ابجد:
26
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
liver
ترکی
karaciğer
فرانسوی
foie
آلمانی
leber
اسپانیایی
hígado
ایتالیایی
fegato
عربی
كبد | عائش , مقيم , فاضل , الكبد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کبد" در زبان فارسی به معنای یکی از اندامهای داخلی بدن است که وظایف مهمی در متابولیسم و تصفیه خون دارد. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
-
نوشتار صحیح:
- این کلمه به صورت «کبد» نوشته میشود و نباید به اشتباه نوشته شود.
-
آواشناسی:
- این کلمه به صورت /kæbæd/ تلفظ میشود.
-
کاربردهای علمی:
- در متون پزشکی و علمی، کلمه «کبد» معمولاً در کنار اصطلاحات دیگر مانند «کبد چرب»، «بیماریهای کبد»، و «عملکرد کبد» به کار میرود.
-
نحوه استفاده در جملات:
- «کبد یکی از مهمترین اندامهای بدن است.»
- «بیماری کبد چرب میتواند عواقب جدی داشته باشد.»
-
قواعد نگارشی:
- در نوشتن متن، اگر از کلمه «کبد» در جملات استفاده میکنید، باید به قوانین نگارشی و نگارش صحیح جملات رعایت کنید. بهویژه در استفاده از ویرگول، نقطه و سایر نشانههای نگارشی.
- جمعسازی:
- جمع کلمه کبد به صورت «کبدها» است.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "کبد" به شیوهای صحیح و مؤثر در نگارش فارسی خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- کبد یکی از ارگانهای حیاتی بدن است که وظیفه تصفیه خون و تولید صفرا را بر عهده دارد.
- مصرف بیرویه الکل میتواند به آسیبهای جدی کبد منجر شود.
- مراقبت از کبد با تغذیه سالم و فعالیتهای بدنی میتواند به پیشگیری از بیماریها کمک کند.