مشروع
licenseمعنی کلمه مشروع
معنی واژه مشروع
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | حلال، روا، شرعي، قانوني، مجاز | ||
متضاد | نامشروع | ||
انگلیسی | legitimate, legal, lawful, licit, rightful, just, loyal, legally | ||
عربی | شرعي، قانوني، منطقي، أجاز، جعله قانونيا | ||
ترکی | meşru | ||
فرانسوی | légitime | ||
آلمانی | legitim | ||
اسپانیایی | legítimo | ||
ایتالیایی | legittimo | ||
مرتبط | قانونی، برحق، درست، حلال زاده، حقوقی، شرعی، داتایی، حراجی، حقیقی، محق، ذیحق، دارای استحقاق، عادل، منصفانه، منصف، بجا، وفادار، با وفا، صادق، وظیفه شناس، ثابت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مشروع" به معنای قانونی، معتبر و مجاز است و در متون فارسی به خصوص در مباحث حقوقی و اجتماعی کاربرد دارد. در اینجا به برخی از نکات قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات میتوانید استفاده صحیح و مؤثری از کلمه "مشروع" در متون فارسی داشته باشید. | ||
واژه | مشروع | ||
معادل ابجد | 616 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | mašru' | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (مَ) [ ع . ] (اِمف .) | ||
آواشناسی | maSru' | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی مشروع | ||
پخش صوت |
روا - دینی کلمه "مشروع" به معنای قانونی، معتبر و مجاز است و در متون فارسی به خصوص در مباحث حقوقی و اجتماعی کاربرد دارد. در اینجا به برخی از نکات قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: نحوه نوشتار: کلمه "مشروع" به صورت صحیح و بدون هیچ تغییر یا حذفی نوشته میشود. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه به صورت "مَشْروع" است و باید توجه داشته باشید که حرف "ش" در آن با شین ادغام شود. کاربرد: این کلمه معمولاً در متون رسمی، حقوقی و علمی استفاده میشود. به عنوان مثال: "این قرارداد مشروع است" یا "حق شهروندان در این زمینه مشروع شناخته شده است." نحوه استفاده در جملات: توجه به معانی مرتبط: در بعضی از متون، "مشروع" ممکن است در تقابل با مفاهیمی مانند "غیرمشروع" یا "غیرقانونی" آورده شود، بنابراین در نگارش خود توجه به این مفاهیم نیز اهمیت دارد. با رعایت این نکات میتوانید استفاده صحیح و مؤثری از کلمه "مشروع" در متون فارسی داشته باشید.
حلال، روا، شرعي، قانوني، مجاز
نامشروع
legitimate, legal, lawful, licit, rightful, just, loyal, legally
شرعي، قانوني، منطقي، أجاز، جعله قانونيا
meşru
légitime
legitim
legítimo
legittimo
قانونی، برحق، درست، حلال زاده، حقوقی، شرعی، داتایی، حراجی، حقیقی، محق، ذیحق، دارای استحقاق، عادل، منصفانه، منصف، بجا، وفادار، با وفا، صادق، وظیفه شناس، ثابت