جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
کلمه «خلق» در زبان فارسی میتواند معانی و مصارف متفاوتی داشته باشد و بسته به ساکن و تنوین و نیز نقش آن در جمله، قواعد خاصی را در نگارش و استفاده میطلبد. در زیر به برخی از قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
معنی و کاربرد:
«خلق» به معنای آفرینش و به وجود آوردن است و معمولاً در متون دینی و فلسفی به کار میرود.
همچنین میتواند به معنای نوع، طبیعت یا خُلق و خویی هم به کار رود.
نحوی:
«خلق» میتواند به عنوان اسم، فاعل یا مفعول در جمله گیرد.
مثال: «خداوند خلق را آفرید.» (اینجا فاعل است)
مثال: «خلق او نیکو است.» (اینجا مفعول است)
تفاوت با کلمات مشابه:
از نظر نگارشی و تلفظ، «خلق» نباید با «خَلَق» (که فعل است) اشتباه شود. «خَلَق» فعل از ریشه «خلق» به معنای آفرینش است.
همچنین «خُلْق» (با ضمه) به معنای خُلق و رفتار است و از این لحاظ نیز باید دقت شود.
نکات نگارشی:
به دلیل وجود معانی مختلف، هنگام نوشتن باید دقت کرد که کلمه در چه زمینهای به کار میرود و متناسب با معنا، فرم آن انتخاب شود.
در متون ادبی و رسمی، نسبت به انتخاب واژگان دقت نمایید تا از ابهام جلوگیری شود.
کاربرد در شعر و ادبیات:
در شعر و نثر فارسی، «خلق» به معنای آفرینش و وجود انسانی یا جهانی часто به کار میرود.
مثال: «خلق خوش است و دل افروز، هر که در آن عشق را بیندازید...»
با در نظر گرفتن این نکات، میتوان از کلمه «خلق» به درستی و به زیبایی در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
آفریده - آفرینش - توده - خوی - رفتار - سرشت - فرخوی - مردم - نو آوری پوسيده، ژنده، فرسوده، كهنه، مندرس سيد
1- آدمي، انسان
2- آدميان، انسانها
3- هيكل، شمايل
4- عالم مادي
5- شهروند، ت creation,people,nation,invention,humor,folk,kidney خلق yaratılış création schaffung creación creazione
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «خلق» در زبان فارسی میتواند معانی و مصارف متفاوتی داشته باشد و بسته به ساکن و تنوین و نیز نقش آن در جمله، قواعد خاصی را در نگارش و استفاده میطلبد. در زیر به برخی از قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
معنی و کاربرد:
«خلق» به معنای آفرینش و به وجود آوردن است و معمولاً در متون دینی و فلسفی به کار میرود.
همچنین میتواند به معنای نوع، طبیعت یا خُلق و خویی هم به کار رود.
نحوی:
«خلق» میتواند به عنوان اسم، فاعل یا مفعول در جمله گیرد.
مثال: «خداوند خلق را آفرید.» (اینجا فاعل است)
مثال: «خلق او نیکو است.» (اینجا مفعول است)
تفاوت با کلمات مشابه:
از نظر نگارشی و تلفظ، «خلق» نباید با «خَلَق» (که فعل است) اشتباه شود. «خَلَق» فعل از ریشه «خلق» به معنای آفرینش است.
همچنین «خُلْق» (با ضمه) به معنای خُلق و رفتار است و از این لحاظ نیز باید دقت شود.
نکات نگارشی:
به دلیل وجود معانی مختلف، هنگام نوشتن باید دقت کرد که کلمه در چه زمینهای به کار میرود و متناسب با معنا، فرم آن انتخاب شود.
در متون ادبی و رسمی، نسبت به انتخاب واژگان دقت نمایید تا از ابهام جلوگیری شود.
کاربرد در شعر و ادبیات:
در شعر و نثر فارسی، «خلق» به معنای آفرینش و وجود انسانی یا جهانی часто به کار میرود.
مثال: «خلق خوش است و دل افروز، هر که در آن عشق را بیندازید...»
با در نظر گرفتن این نکات، میتوان از کلمه «خلق» به درستی و به زیبایی در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
چو آگاهى آمد ز آباد جاى هم از رنج این پیر سر كدخداى